وصیت نامه کوروش هخامنشی
ای پروردگار بزرگ ، خداوند نیاکان من ، ای آفتاب و ای خدایان این قربانیها را از من بپذیرید و سپاس و نیایش مرا نیز در ازای عنایاتی که نسبت به من فرموده و در همه زندگانیم به وسیله علایم آسمانی ، نوای پرندگان و ندای انسان ارشادم کرده اید که چه باید بکنم و از چه کارها احتراز نمایم .به خصوص قدر شناسی بی حد و قیاس دارم که هیچ گاه مرا از یاری و حمایت خود محروم نداشته اید و هرگز حتی در حین نهایت کامیابی باز مقهور غرور نشده ام . اکنون از درگاه متعال شما در خواست دارم زندگی فرزندانم ، زن ، دوستانم و وطنم را قرین نیکی و سعادت بدارید و مرگ مرا هم مانند زندگانیم توام با عزت و افتخار .
پسران من و شما ای دوستانم ، پایان عمر من فرا رسیده است . من این حالت درگذشت را بنا بر آثار و قراینی درک می کنم . وقتی که از میان شما رفتم باید به وسیله گفتار و عمل نشان دهید که مرد سعیدی بوده ام .هنگامی که کودک بودم و باز در اوان جنوانی و روزگار سالخوردگی از نعمتها و خوشیهای هر یک از آن مراحل نیک برخوردار شده ام ، با مرور زمان بر قدرتم پیوسته افزوده شده است اما در زمان کهولت نا توان تر از عهد جوانی نبوده ام و به خاطر ندارم اقدام به کاری کرده باشم و یا چیزی طلب نموده باشم ولی کامیاب نشده باشم .به علاوه دوستانم را به وسیله نیکیها بهره مند و خوشبخت و دشمنان خود را خوار و زبون کرده ام و این سرزمین نیاکان خویش را که پیش از من نام و نشانی در آسیا نداشت به اوج ترقی و تعالی رسانیده ام و حتی یکی از کشورهای مسخر خویش را از دست نداده ام . در سراسر زندگی به آنچه خواسته ام رسیده ام و همواره نگران که مبادا به شکستی دچار آیم یا خبر نکبت باری بشنوم و همین بیم و نگرانی مانع از آن شد که به شیوه سبک سران زیاده از خود راضی و غره شوم . اینک که از میان شما می روم پسرانم را باز می گذارم ،همان فرزندانی که زهرا خدائی اند . وطن خود و دوستانم را سرفراز می گذارم و می گذرم . شکی نیست که همگان مرا خوش بخت خواهند پنداشت و یاد مرا ارجمند و گرامی خواهند داشت . اکنون باید دستوراتی راجع به کشورم و دستگاه پادشاهی خویش بدهم تا پس از درگذشتم میان شما اختلافی پیش نیاید . ای پسرانم ، من هر دو شما را یکسان دوست دارم . اما فرزند ارشدم را که بر اثر عمر طولانی تر تجربیات بیشتری دارد رهبر جرگه آزاد مردان و راهنمای کار و عمل بر می گزینم . خودم نیز در وطنم که خانه عزیز همه ماست به همین گونه بار آمده ام که در قبال بزرگتران ، برادران و هم وطنانم در شهر یا جلسات و یا در حین مذاکرات گذشت و مدارا نمایم . هر دو شما را هم به همین سان پرورش داده ام که نسبت به بزرگتران خود احترام نمایید و دیگران که از شما جوان ترند شرط و ادب و احترام را رعایت نمایند . اینها موازین و قواعدی است که به دست شما می سپارم و آن حاصل تجربه های زندگی و موافق با عادات و رسوم ملی و جزو آیین ماست .
ای کمبوجیه ، پادشاهی توراست و این عین مشیت خداوندی است و تا آنجا نیز که به خودم مربوط است و به تو ای تانا اوکسار ( بردیا )حکومت خطه های ماد ، ارمنستان و کادوسیان را می سپارم . هر چند که پهناوری حصه برادر ارشدت بیشتر است و او عنوان شاهی نیز دارد تو با یان سه قطعه سهم خویش به عقیده من خوشی بیشتری خواهی داشت و گمان نمی کنم که از اسباب کامیابی و رفاه چیزی کم و کسر داشته باشی . آنچه دل و جان آدمی را وجد و جلا می بخشد در اختیار توست اما به آنچه دور از اختیار و دسترسی است ولع نمودن و غم گرفتاریهای بسیار داشتن ، از رشک کامیابیهای من دمی نیاسودن ، در راه دیگران چاه کندن و یا خود در دام بلا افتادن ، اینها نصیب و بار برادر تاج دار توست و موانعی است که مجال و فراغتی برای آسایش او باقی نخواهد گذاشت و تو ای کمبوجیه خود بهتر می دانی و گفتن من لزومی ندارد که آنچه تخت و تاجت را حفظ کند این عصای شاهی من نیست بلکه وجود یاران صدیق و وفا دار است . صداقت آنها نگهبان حقیقی تو وو مایه اقتداری است که هیچگاه بی هوده نخواهد بود . ولی همیشه در این اندیشه باش که درستی و وفا مانند علف صحرا به خودی خود رشد و نما ندارد ، زیرا اگر نهادی بود در همه افراد یکسان مشاهده می گردید . چنان که خاصیت تمام مواد طبیعی نسبت به همه افراد بشر مساوی است . هر رهبری باید پیروانی صدیق برای خود فراهم سازد و این منظور با تهدید و زور حاصل شدنی نیست بلکه لازمه آن احسان و مهربانی است .خداوند رشته محکم برادری را استوار فرموده است که اثرات و نتایج بی شمار دارد . شما نیز رفتار خود را بر این قاعده آسمانی نهاده آن را وسیله مهر ورزی متقابل قرار دهید . هر گاه چنین کنید هیچ قدرتی دیگر بر نیروی دو برادر چیرگی نخواهد یافت . آن کسی که در فکر برادر است به خویش نیکی می رساند . چه کس دیگری به قدر برادر خواستار بزرگی و سربلندی برادر است ؟ و چه کسی به وسیله ای دیگر مگر اقتدار برادر مصون از خطر ؟ ای تانا اوکسار مبادا هیچ کس بهتر و بیشتر از تو نسبت به برادرت اطاعت نماید و در حمایت وی از تو کوشا تر باشد . برکات قدرت او و یا ادبار و بدبختی او زودتر از هر کس به تو خواهد رسید . پس خودت انصاف بده که در ازای کمترین محبت از کدام ناحیه خیر و خوشی بیشتری انتظار توانی داشت و در مقابل مدد و حمایت خودت یاری و حمایت بیشتر ؟ آیا سخت تر از سردی و برودت بین دو برادر چیزی هست ؟ کدام قدر و احترامی گرامی تر از احترام متقابل دو برادر می شود ؟ ای کمبوجیه تو نیز بدان که فقط برادری که در قلب برادر کانون محبتی دارد از مکر و فسون مردم زمانه مصون خواهد بود . ای هر دو فرزندم شما را به خدایان اجداد خویش سوگند می دهم که اگر به خوشنودی خاطرم علاقه دارید با هم خوب باشید و خیال نکنید چون از میان شما بروم پاک نیست و نابود شده ام . شما با دیدگان ظاهری خود هیچگاه روحم را ندیده اید اما همواره شاهد اثراتش بوده اید . ایا ندیده اید که روح مقتولان چه اتشی در جان جنایت کاران می افکند و شراره انتقام چه طوفانی در وجود تبهکاران بر می انگیزد ؟ آیا خیال می کنید اگر آدمیان می دانسته اند که ارواح آنها هیچگونه قدرتی ندارد باز احترام و ستایش مردگان دوام می یافت ؟
ای فرزندانم بدانید که هستی روح انسان فقط تا وقتی نیست که در این تن فانی است و تا از بدن رفت ، نابود می شود . نه ، به عقیده من تا موقعی که روح در کالبد ماست مایه زندگی تن است و این تصور به نظر من دور از امکان که با جدایی از بدن بی جان ، روح نیست و نابود می گردد . برعکس پس از رهایی از تن که سرانجام پاک و منزه و از بندها آزاد می شود به عالی ترین مدارج عضم و تعالی خواهد رسید . وقتی که بدن ما به حالت انحلال افتاد هر یک از اجزای ترکیبی آن به عنصر اصلی خود باز می گردد . در هر حال خواه روح فانی شود یا باقی بماند ، باز دیدنی نیست . ملاحظه کنید این دو عامل توامان کامل ، یعنی مرگ و خواب چه شباهت عظیمی با هم دارند . در خواب است که روح انسان حد اعلای جنبه ملکوتی خود را باز می یابد و آنچه را که شدنی است و در پیش است در می یابد زیرا که در حالت خواب بیش از هر موقع دیگر روح آزاد است . پس اگر آنچه می گویم حقیقت باشد و روح فقط از بدن جدا و آزاد می شود بر شما است که در تکریم و نیایش روح من بکوشید و به آنچه اندرز می دهم رفتار کنید و اگر هم چنین نباشد و هستی روح به بقای تن بسته باشد و فانی می شود ، خداوند همواره جاودانی است و بر همه امور عالم ناظر و قادر متعال و نگهبان نظم کرداری جهان است و عظمت و خیر او به وهم و خیال در نیاید .
ای فرزندان ، پس از خدا بترسید و هرگز در پندار و گفتار و رفتار به راه گناه نروید .بعد از پروردگار ، انتظارم از شما این است که به افراد بشر که در نتیجه زاد و ولد جاودانی هستند احترام بگذارید ، زیرا که خدایان شما را در ظلمت مستور نمی دارند بلکه کردار شما در انظار نیک هویدا است . هر گاه اعمال شما قرین نیکی و داد باشد نفوذ و قدرت شما درخشان خواهد نمود ، اما اگر در صدد صدمه و آزار یکدیگر برآیید اعتماد همگان از شما سلب خواهد شد ، چون تا معلوم شود که نسبت به کسی که بیش از همه باید احترام و محبت ورزید اندیشه آزار دارید ، هیچ کس اگر خود نیز مایل باشد باز به شما اطمینان نخواهد داشت .پس اگر سخنانم به اندازه کافی خوش اثر و نافذ باشد و به رعایت وظایف خود نسبت به یکدیگر آشنا می شوید چه بهتر و گرنه تاریخ که بهترین مربی است به شما درس عبرت خواهد داد . زیرا که والدین همواره درباره فرزندان خویش علاقه دارند و برادران نسبت به یکدیگر . اما مواردی هم بر خلاف این قاعده طبیعی پیش آمده است . از این رو خود درست بنگرید که کدام راه نتیجه بهتری داشته است و ار آن پیروی کنید که عین صلاح و رستگاری است .
منبع :http://pix3pix.parsiblog.com
محمد علی نمازی_مشاور سازمان میراث فرهنگی و گردشگری
در چهار دهه گذشته صنعت گردشگری یکی از عوامل اصلی توسعه اقتصادی و اجتماعی بسیاری از کشور ها بوده است و به این لحاظ کشورها تلاش می کنند سهم بیشتری از جمعیت توریست را به خود اختصاص دهند.
سازمان جهانی جهانگردی یا(WTO) رشد سالیانه صنعت جهانگردی را تا سال 2010 بین 4/3 تا 7/6 درصد پیش بینی کرده است که اکوتوریسم با رشد سالیانه 30 تا 40 درصد بالاترین رشد در بخش های مختلف گردشگری را خواهد داشت و جامعه اکوتوریسم یا TES پیش بینی کرده در پایان سال 2010، 50 درصد گردشگران متعلق به بخش طبیعت گردی خواهد بود.
ایران علی رغم اینکه از لحاظ میراث تاریخی و فرهنگی جزء 10 کشور برتر جهان و از لحاظ تنوع زیستی بین 5 کشور جهان قرار دارد، متاسفانه از نظر جذب تعداد توریست تا چند سال پیش در رتبه یکصد و بیستم قرار داشته است. با همه توجهات و تلاشهای صورت گرفته خصوصا در یکسال گذشته ،هنوز راهی بس طولانی و کاری بسیار دشوار برای رسیدن به موقعیت مناسب کشومان از لحاظ توسعه صنعت توریسم را در پیش داریم.
برای دستیابی به تعداد دو میلیون گردشگر در پایان برنامه 5 ساله چهارم و رقم 5/1 درصد تعداد گردشگران جهانی در سال 1404 یعنی 20 میلیون نفر و دو درصد در آمد در همان سال نیاز به اراده ای ملی است و برای توفیق در این کار نیاز به سرمایه گذاری جدی در توسعه اکو توریسم داریم .
ایران زیبا فلاتی است با تنوع اقلیمی بسیار بالا که سواحل زیبای دریا در جنوب و شمال ،رودخانه های پر آب آرام و خروشان دشت ها و دامنه ها ،جنگلها ،کویر ها و کوهها شامل رشته کوه های البرز نماد کم نظیر شمال و عامل حیات و شکل گیری شهر ها و کوهپایه نشینها ،مراتع و جنگلهای سرسبز ،وجود ارتفاعات مرکزی همچون حصاری در مقابل توفانهای شن کویری شرایط متنوع اقلیمی و جلوه های خاصی را پدید آورده که مجموعه آنها را به نمایشگاه دیدنی و عظیم در آورده است .
از دماوند البرزتا سبلان در آذربایجان و ازنای بند و کرگز کویر تا جبال بارز کرمان و هزار محمد خراسان و هفت تنان در بختیاری تا دنای پر صلابت یاسوج و گنو خلیج فارس ،همه و همه سرمایه های ارزنده کشور هستند.
این طبیعت متنوع و زیبا میتواند پذیرای عاشقان تماشای خود از سراسر جهان و داخل کشور باشد . اما تا کنون اقدام مهمی در زمینه معرفی جاذبه های طبیعی ایران ،توسط تور گردانها و پیش بینی حداقل امکانات برای خدمات رسانی به اکوتوریستها صورت نگرفته است.
پیش از پرداختن به جزئیات بحث گردشگری طبیعی، لازم است تعریفی از طبیعت گردی داشته باشیم طبیعت گردی عبارت است از انواع گردشگری که در بستر طبیعت صورت میگیرد.
همچنین تفاوتی بین اکوتوریسم و طبعیت گردی و جود دارد به عبارت دیگر هرگونه طبیعت گردی اکوتوریسم تلقی نمیشود و اکوتوریسم زیر مجموعه طبیعت گردی است. تاریخچه اکوتوریسم به سال 1965 میلادی هنگامی که واژه اکوتوریسم به کار برده شد، باز میگردد. این واژه در مفهوم عام چنین تعریف شده است: اکوتوریسم سفر به مناطق تخریب نشده یا غیرآلوده طبیعی با هدف مطالعه، مشاهده و لذت از زیبائیها و گیاهان و جانوران بومی، نیز نشانههای فرهنگی این مکانها (در صورت وجود ) میباشد.
اکوتوریسم دارای مشخصات چهارگانه زیراست:
1- وابسته به طبیعت باشد.
2- از لحاظ اکولوژیک پایدار باشد و به عبارتی کمترین آسیب و اثرات سوء را برای طبیعت نداشته باشد.
3- آموزش وارایه ارزشهای منطقه مورد بازدید، عنصر اصلی آن بازدید باشد.
4- جوامع محلی و میزبان در آن مشارکت داشته باشند.
اکوتوریسم یعنی تورهای گردشگری به منظور جذب تمامی انواع طبیعت دوستان، طبیعت شناسان، دانشمندان، هنرمندان و ماجرا جویان که انگیزه اصلی آنها صرفاً تفریح نیست بلکه تماشای شگفتیهای طبیعت، گونههای کمیاب، پدیدههای طبیعی، حتی الامکان در شرایط دست نخورده و بکر است، بر پا می شود.
فعالیتهای اکوتوریستی عبارت است از پیاده رویهای برنامه ریزی شده ایستگاهی و همچنین دامنه نوردی، عبور از رودخانههای خروشان با قایقهای بادی، سفر به مناطق ییلاق و میهمان عشایر و ساکنان بومی این محلها شدن، سفر به روستاها و مزارع اطراف روستاها به منظور لذت بردن از طبیعت و آشنایی با فرهنگ اهالی، کوهپیمایی، سفر به مناطق صعب العبور طبیعی ، بازدید از غارهای طبیعی، مطالعه طبیعت گیاهی و جانوری، تماشای حیوانات و پرندگان، آشنایی با محیط زیست طبیعی در قالب دیگری به نام سافاری و با استفاده از خودروهای روباز برای تماشای حیوانات و پرندگان.
فعالیتهایی نیز اکوتوریسم به شمار نمی روندکه عبارتند از شکار، اسکی و تورهای ماجرا جویانه که اثرات تخریبی فراوانی به محیط زیست طبیعی وارد می کنند.
اینگونه فعالیتها را می توان نوعی از گردشگری وابسته به طبعیت به حساب آورد که در پایداری آنها باید کوشید. کشورهای آمریکا و کانادا در قاره آمریکا، اتریش، آلمان ، سوئد، فنلاند،انگلستان و ایتالیا در قاره اروپا، نپال، هند ، پاکستان و چین در قاره آسیا و کنیا،آفریقای جنوبی و الجزایر در قاره آفریقا دارای عملکرد موفقیت آمیز در اکوتوریسم و به طور کلی طبیعت گردی هستند.
منبع :www.dehkadehonline.com/
مختار باقری_کارشناس گردشگری
برخلاف گذشته های دور، تقریباً از دو قرن پیش علم و آگاهی انسان نسبت به ارزش واقعی طبیعت و محیط زیست و ضرورت حفاظت جدی از آن افزایش چشمگیری یافته است. با ورود به عصر جدید، ساختارهای بنیادین جوامع دگرگون شده و بهره برداری غیرعقلانی از طبیعت چشم بشر را بر واقعیات تکان دهندهای که به لحاظ استفاده بیرویه از طبیعت در برابر اواست گشوده و او را به سمت حفاظت هرچه سریعتر و بیشتر و برنامهریزیهای هرچه اصولی تر و جامع نگرتر در این زمینه سوق داده است. بنابراین امروزه شاهد برنامههای وسیعی در راستای حفاظت بیشتر و سرمایهگذاری های کلان تر در پروژههای حفاظت از طبیعت و به ویژه جلب مشارکت عمومی و کمک مردم در کشورهای توسعه یافته هستیم.
انسان امروزی برای امرار معاش و تأمین نیازمندیهای متعدد و متنوع خود دست به بهره برداری های گسترده از طبیعت میزند. تأمین نیازهای انسان به بهای ایجاد تغییرات زیست محیطی است. احداث جادههای دسترسی ، توسعه شهرها و روستاها ، احداث زه های مختلف، طرحهای مختلف توسعه ای که از سوی دولت ها صورت میگیرد و بالاخره هر نوع فعالیتی به منظور تأمین نیازهای انسان، هرکدام به نوعی بر محیط زیست اثر میگذارد. سوال اساسی این است که چنین فعالیتهایی زیان آور است یا خیر؟ آیا محیط زیست آسیب دیده و آیا روند فعالیت های توسعهای ادامه خواهد یافت یا باید متوقف شود؟ آیا میتوان برخی از فعالیتها را متوقف کرد یا حتی کاهش داد و برخی فعالیت ها را تداوم بخشید؟
اولویت بندی فعالیتها
طبیعی است که با اقدام به هر نوع فعالیتی، منافعی بدست میآید و منافع یا منابعی از دست می رود. توجه جدی به مقوله محیط زیست اساساً میتواند منجر به اولویت بندی فعالیتها شود. به عنوان مثال، بزرگراههای طولانی احداث میشوند اما مناظر طبیعی و جنگلها نابود می شوند. تأسیسات و کارخانههای عظیم احداث میشوند اما هوا آلوده میشود. همانطور که نباید برای منافع اقتصادی آنی و کوتاه مدت محیط زیست را تهدید و تخریب کرد، از طرف دیگر هم نباید با توجیه آسیبهای زیست محیطی، جامعه را از منافع بلند مدت و پایدار محروم ساخت. با توجه به آنچه گفته شد، می توان فعالیت های توسعه ای مختلف را اولویت بندی کرد و آن دسته از فعالیتها که در کنار تأمین منافع بلند مدت، آسیب جدی به محیط زیست وارد نمیکند یا حتی می تواند در حفاظت بهینه و پایدار از محیط زیست نیز مؤثر واقع شود، را اولویت داد.
گردشگری و حفاظت از منابع طبیعی
اگر به بهانه حفظ منابع طبیعی و محیط زیست، مردم از بهرهبرداری منابع طبیعی محروم شوند، این امر به معنای از دست رفتن فرصتهای مطلوب برای تأمین نیازمندیهای جامعه است. اگر حفظ منابع طبیعی مانع برخی فعالیتهای توسعهای به ویژه در جوامع محلی و روستایی میشود باید به نحوی مناسب و با احترام به فعالیتهای دارای اولویت بیشتر این خسارات جبران شود. حال باید دید کدام فعالیت است که می تواند حفظ منابع طبیعی و تأمین اشتغال و درآمد جهت مردم را توأم به دنبال داشته باشد . شاید فعالیتهای مرتبط با گردشگری قادر باشد این نقش دو جانبه را به نحوی ایفا و موجبات توسعه پایدار و همه جانبه را فراهم کند.
پروژه های گردشگری می تواند متولیان و تصمیم گیرندگان دولتی NGO ها و تشکلها ی مردمی و نیز عموم مردم را به حفظ منابع طبیعی و محیط زیست ترغیب و وادار کند . فعالیتهای گردشگری می تواند پایهگذار طرحهایی باشد که موجب حفظ و حراست ازمحیط زیست شوند. بدین ترتیب ملاحظه میکنیم که گردشگری میتواند به اشکال مختلف با مقوله محیط زیست در تعامل متقابل و سازنده بوده و در جهت حفاظت از محیط زیست، نقش مؤثر و ارزندهای را بازی کند که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد.
_گردشگری میتواند توجه عمومی را به جاذبههای تاریخی و باستانی جلب و برای حفظ و مرمت آنها باکمک سرمایهگذاران و علاقمندان به این جاذبهها طرحهاو برنامههای جدی را اجرا نماید.
_گردشگری میتواند جریانی از رفت و آمد را به مناطق طبیعی زیبا و جذاب ایجاد کند وفعالیت هایی را برای حمایت و مدیریت بر این مناطق درپی آورد.
_به علت اهمیت جلوه طلوع خورشید به عنوان یکی از جاذبهها و انگیزههای اساسی گردشگری، این امر می تواند جدی بودن خطر تحلیل و از بین رفتن لایه ازن را برجسته تر و نمایان سازد و تصمیم گیرندگان و برنامهریزان را به اقداماتی برای جلوگیری از این خطر وادار سازد.
_گردشگری توجه عموم را به مسئله تنوع گونههای زیستی و به ویژه گونههایی که در معرض انقراض هستند معطوف می کند.
_از آنجایی که محیطهای دریایی و سواحل، از مناطق پرطرفدار و مورد توجه بخش گردشگری است، گردشگر میتواند توجه عموم را به مشکلات آلودگی آنها، نابودی خلیجها و مرجانها، خشک شدن تالاب ها و آبگیرها، به ساحل نشستن پستانداران بزرگ دریایی، خطرات ماهیگیرها و شکارهای بیبرنامه جلب کند.
_گردشگری نیاز به حفاظت و حمایت از مناطق جنگلی دارد و باعث سیاستهای حمایتی برای ایجاد و حفظ پارکها و مناطق حفاظت شده ملی شود.
_تاسیسات گردشگری اغلب، الگوهای جدید مصرف و صرفه جویی انرژی را به جوامع محلی معرفی می کند. به عنوان نمونه، میتوان به استفاده این تاسیسات از انرژیهای خورشیدی و باد و تهویه با استفاده از انرژیهای طبیعی اشاره کرد.
_گردشگری در توسعه، نوسازی و زیباسازی محیط های صنعتی، مناطق معدنی و سواحل رودخانهها که ممکن است سالها پس از بهرهبرداری برای استفاده رها شده باشند، اثری نافذ و مؤثر داشته باشد.
_گردشگری زمینه و فرصت حفظ و نگهداری سیستمهای حمل و نقل سنتی، قطارهای بخار قدیمی و کشتی های بادبانی را اسکا ن پذیر میسازد.
آنچه گفته شد به مثابه مشت، نمونه خروار تنها گوشهای از اثرات مثبت و ارزشمند گردشگری در ارتباط با محیط زیست و دیگر زمینههای اقتصادی و فرهنگی است. اگر بگوئیم شاید تنها فعالیتی که سازگار تر از دیگر فعالیت ها با طبیعت و محیط زیست برخورد میکند و از بسیاری جهات میتواند موجبات حفاظت هرچه بیشتر از محیط زیست را فراهم کند، فعالیتهای مرتبط با گردشگری است، سخنی به گزاف نگفتهایم.
سخن در باب گردشگری و اثرات بسیار مثبت اقتصادی ، فرهنگی ، اجتماعی، سیاسی و زیست محیطی و .. آن بسیار طولانی است و در این نوشته نمی گنجد. اگر توفیقی بود درآینده باز هم در این باره با شما سخن خواهیم گفت.
منبع :/www.dehkadehonline.com
عناوین یادداشتهای وبلاگ
بایگانی
دوستان