مشکل اینک زمانی ظاهر می شود که تلاش کنیم این توصیف را در مورد نوع مشخصی از برنامه ریزی ،که موضوع این کتاب است .یعنی برنامه ریزی شهری و منطقه ای (یا همانطور که هنوز غالبا خوانده می شود برنامه ریزی شهرک و حومه ) به کار بگیریم .در بسیاری از کشورهای پیشرفته مثل بریتانیا ،ایالات متحده ،آلمان یا ژاپن عبارت برنامه ریزی شهری یا برنامه ریزی شهرک اکیدا یک مکرر گویی است.یعنی از آنجا که اکثریت عظیمی از جمعیت در آمارها به عنوان جمعیت شهری طبقه بندی می شوند و در مکان هایی زندگی می کنند که به معنی عنوان شهری تعریف می گردند. برنامه ریزی شهرک به نظر می رسد که به سادگی به معنی هرنوع برنامه ریزی باشد .درواقع همانطورکه به خوبی مشهور است .برنامه ریزی شهری به شکل معمول و متعارف معنی محدودتر و دقیقتری دارد ،یعنی بع برنامه ریزی با یک عنصر فضایی یا جغرفیایی اشاره دارد که در آن هدف کلی تمهید یک ساختار فضایی از فعالیتها یا کاربری اراضی است به نحوی از شکل موجود بدون برنامه ریزی بهتر است .این نوع برنامه ریزی همچنین به عنوان برنامه ریزی کالبدی مشهور است ،شاید برنامه ریزی فضایی اصطلاحی خنثی تر و دقیق تر باشد.
اگر این نوع برنامه ریزی به شکل مرکزی دارای یک عنصر فضایی است ،بنابراین آشکارا تنها در صورتی معنی دار است که در اوج خود به یک بیان فضایی منجر شود .چه این یک نقشه بسیار دقیق و با جزییات باشد ،یا کلی ترین نمودار، به معنی اول و دقیق تر اصطلاح مزبور تا اندازه ای یک طرح است .به عبارت دیگر به نظر می رسد که برنامه ریزی شهری (یا برنامه ریزی منطقه ای ) حالت خاصی از برنامه ریزی عمومی است که جدا شامل عنصر طرح سازی یا نمایشی است .
عموما در عمل همین حالت جدا صادق است .به سادگی تفکر در مورد این نوع برنامه ریزی بدون نوعی نمایش فضایی ،به عبارت دیگر بدون یک نقشه غیر ممکن است .و سلسله مراحل سازمانی دقیق این نوع برنامه ریزی هرچه می خواهد باشد در عمل به جلو رفتن از نقشه های بسیار کلی (و به عبارت بهتر نموداری) به سمت نقشه های بسیار دقیق یا طرح های کلی ،متمایل است .زیرا نتیجه نهایی یک چنین فرایندی عمل توسعه کالبدی است (یا در برخی موارد تصمیم گیری مبنی بر عدم توسعه و بلکه رها کردن زمین همانطور که هست ) .و توسعه کالبدی به شکل ساختمان ها یک طرح دقیق را لازم خواهد داشت .در سالهای اخیر مباحث و مشاجرات بسیار زیادی به مبهم کردن این واقیت متمایل بوده اند در بیشتر کشور ها برنامه ریزی فضایی یا شهرب ،آنطور که سالهاست ممارست می شود .هم پیش از جنگ جهانی دوم و هم بعد از آن بسیار دقیق و با جرییات بود .یعنی نتیجه آن مشتمل بود بر نقشه های بسیار دقیق بزرگ مقیاس که وضعیت تمام کاربری های اراضی و فعالیتها و توسعه های پیشنهادی را نشان می داد .درخلال دهه 1960 چنین برنامه های دقیقی مورد حمله بسیار قرار گرفتند .یعنی استدلال شد که برنامه ریزی به عوض تمرکز روی جزییات به تمرکز خیلی بیشتری روی اصول کلی نیازمند است: برنامه ریزی به عوض عرضه وضعیت مطلوب نهایی با جزییات کامل می باید روی آن فرایند یا توالی زمانی تاکید کند.که به وسیله آن مقرر است به هدف تائل شد : برنامه ریزی می باید از یک تصویر بسیار کلی شده و نموداری از توزیعات فضایی در هر برهه زمانی آغاز نماید و صرفا جزییات را هرگاه لازم شد تکه به تکه پر کند .این همانطور است که بعدا خواهیم دید تفاوت اساسی در بریتانیا بین نظام محلی برنامه ریزی شهرک و حومه که به وسیله قانون تاریخی برنامه ریزی شهرک و حومه سال 1947 آغاز شد .و نظامی است که تحت قانون برنامه ریزی شهرک و حومه سال 1968 جانشین آن شد .
با این وجود نکته مرکزی این است که این نوع برنامه ریزی کماکان اساسا فضایی است –مقیاس و سلسله مراحل هرچه می خو.اهد باشد. این نوع برنامه ریزی دلمشغول تاثیر فضایی بسیاری از انواع مشکلات متفاوت و هماهنگی فضایی بسیاری از خط مشی های متفاوت است .مثلا برنامه ریزیان اقتصادی دلمشغول پیشرفت کلی اقتصاد ،معمولا در سطح ملی و گاهی اوقات در سطح بین المللی هستند .یعنی به ساختار در حال تکوین اقتصاد برحسب صنایع و مشاغل به عوامل تولید که به جریان کالاها و خدمات منجر می شود و به درآمدی که در نتیجه حاصل می شود و تبدیل مجدد آن به عوامل تولید و به مشکلات تبادل مب نگرند. برنامه ریزان اقتصاد منطقه ای به همان چیزها ،اما همواره از دیدگاه تاثیر فضایی خاص آن ها خواهند نگریست .آنها تاثیر متغیر فضا و فاصله جغرافیایی را روی این پدیده ها در نظر می گیرند . به شکلی مشابه برنامه ریزان اجتماعی دلمشغول نیازهای فردی و گروهی خواهند بود : آنها با ساختار اجتماعی متغیر جمعیت ، تحرک شغلی و تاثیرش بر سبک های زندگی و اسکان ،خانوار خانواده در رابطهبا عواملی مثل سن و ضغل و سابقه تحصیلاتی،در آمد خانوار و و تنوعاتش و عوامل اجتماعی و روانشناختی که به از هم پاشیدگی خود یا خانوار منجر می شوند دلمشغول خواهند بود. برنامه ریزان اجتماعی در دفتر برنامه ریزی شهری در همان علائق و دلمشغولی ها شریک هستند. اما همواره آن ها را با عنصر متشکله فضایی می بینند ؛ به عنوان مثال آن ها دلمشغول تاثیر تحرک شغلی روی نواحی درونی شهر – در مقایسه با حومه جدید – روی ساختار متغیر خانوار آن طور که بر بازار مسکن نزدیک مرکز شهر تاثیر می گذارد ،روی درآمد خانوار در رابطه با مولفه هایی مثل هزینه سفر برای خانواده کم درآمدی هستند که اشتغال در دسترس او ممکن است در حال انتقال به حومه های شهر باشد.
ربطه بین برنامه ریزی شهری و منطقه ای و انواع متنوع برنامه ریزی های تخصصی در این مثالها به شکل جالب توجهی شبیه رابطه جغرافیا ،به عنوان یک رشته دانشگاهی با سایر علوم اجتماعی ذیربط است . زیرا جرافیا نیز دارای وجوه متفاوتی است که هریک از آنها بر رابطه فضایی در یکی از این علوم مربوط تاکید می کند :جغرافیای اقتصادی تاثیر فضا و فاصله جغرافیایی را روی سازو کارهای تولید ، مصرف و تبادل تحلیل می کند : مشابها جغرافیای اجتماعی تاثیر فضایی روی اشکال رابطه اجتماعی را بررسی می نماید ،جغرافیای سیاسی به تاثیر مکان روی اقدامات سیاسی می نگرد .می توان از این مطالب استدلال کرد که برنامه ریزی فضایی یا برنامه ریزی شهری و منطقه ای ،اساسا جغرافیای انسانی در این جنبه های متنوع است که برای وظیفه مثبت اقدام جهت نیل به یک هدف فرعی مشخص تجهیز و از آن بهره برداری شده است .
بسیاری از مدرسان در دانشکده های برنامه ریزی با حرارت و اشتیاق این مطلب را رد خواهند کرد .انها استدلال خواهند کرد که برنامه ریزی ،آنطور که آن را درس می دهند لزوما شامل جنبه های بسیاری است که به شکل متعارف در سلسله دروس رشته جغرافیا ،حتی سلسله دروسی که بر کاربردهای جغرافیا تاکید می کنند ،تدریس نمی شود . قانون مربوط به اراضی یکی از این هاست ؛مهندسی عمران مورد دیگری است .و طراحی عمران موردی دیگر.این درست است هرچند که بسیاری از افراد هم در درون و هم در بیرون دانشکده های برنامه ریزی استدلال خواهند کرد که همه این عناصر برای سلسله دروس رشته برنامه ریزی ضروری نیستند .آن چه صحیح به نظر می رسدآن است که بدنه مرکزی علوم اجتماعی که به جغرافیا مربوط می شوند و جنبه های فضایی آنها که به عنوان بخش هایی از جغرافیای انسانی تدریس می شوند – مثل اقتصاد ،جامعه شناسی ، سیاست و روانشناسی – جدا هسته موضوع برنامه ریزی شهری و منطقه ای را تشکیل می دهند .منظور از کلمه( موضوع ) آن بخش است که در واقع برنامه ریزی می شود. با وجود این قابل بحث است که عنصر مهم دیگری در آموزش برنامه ریزی وجود دارد که در این بدنه از علم اجتماعی تحت پوشش نیست : یعنی مطالعه خود فرایند برنامه ریزی ،طریقی که ما روی موضوع کالبدی یا انسانی اعمال کنترل و فراوری می کنیم تا در خدمت اهداف تعریف شده آنها باشند.طبق این تمایز روش برنامه ریزی چیزی نخواهد بود که تمام انواع برنامه ریزان در آن مشتکند – چه برنامه ریزان آموزشی باشند چه نظامی یا هخر نوع دیگر ؛ جغرافیا و علوم اجتماعی ذیربطش موضوع عجیب آن بخش خاص از برنامه ریزی را تشکیل می دهند که برنامه ریزی شهری و منطقه ای خوانده می شود .
ماده 1
محدوده شهر عبارت است از حد کالبدی موجود شهر و توسعه آتی در دوره طرح جامع و تا تهیه طرح مذکور در طرح هادی شهر که ضوابط و مقررات شهرسازی در آن لازمالاجرا میباشد .
شهرداریها علاوه بر اجرای طرحهای عمرانی از جمله احداث و توسعه معابر و تأمین خدمات شهری و تأسیسات زیربنایی در چارچوب وظایف قانونی خود کنترل و نظارت بر احداث هر گونه ساختمان و تأسیسات و سایر اقدامات مربوط به توسعه و عمران در داخل محدوده شهر را نیز به عهده دارند .
ماده 2
حریم شهر عبارت است از قسمتی از اراضی بلافصل پیرامون محدوده شهر که نظارت و کنترل شهرداری در آن ضرورت دارد و از مرز تقسیمات کشوری شهرستان و بخش مربوط تجاوز ننماید.
به منظور حفظ اراضی لازم و مناسب برای توسعه موزون شهرها با رعایت اولویت حفظ اراضی کشاورزی ، باغات و جنگلها ، هر گونه استفاده برای احداث ساختمان و تأسیسات در داخل حریم شهر تنها در چارچوب ضوابط و مقررات مصوب طرحهای جامع و هادی امکانپذیر خواهد بود .
نظارت بر احداث هر گونه ساختمان و تأسیسات که به موجب طرحها و ضوابط مصوب در داخل حریم شهر مجاز شناخته شده و حفاظت از حریم به استثنای شهرکهای صنعتی (که در هر حال از محدوده قانونی و حریم شهرها و قانون شهرداریها مستثنی میباشند ) به عهدة شهرداری مربوط میباشد ، هر گونه ساخت و ساز غیر مجاز در این حریم تخلف محسوب و با متخلفین طبق مقررات رفتار خواهد شد .
ماده 3
محدوده روستا عبارت است از محدودهای شامل بافت موجود روستا و گسترش آتی آن در دوره طرح هادی روستایی که با رعایت مصوبات طرحهای بالادست تهیه و به تصویب مرجع قانونی مربوط میرسد . دهیاریها کنترل و نظارت بر احداث هر گونه ساخت و ساز در داخل محدوده را عهدهدار خواهند بود .
تبصره 1 : روستاهایی که در حریم شهرها واقع میشوند مطابق طرح هادی روستایی دارای محدوده و حریم مستقل بوده و شهرداری شهر مجاور حق دخالت در ساخت و ساز و سایر امور روستا را ندارد.
تبصره 2 : روستاهایی که به موجب طرحهای مصوب جامع و هادی در داخل حریم شهرها واقع شوند در صورت رسیدن به شرایط شهر شدن ، شهر مستقل شناخته نشده و به صورت منفصل به عنوان یک ناحیه یا منطقه از نواحی یا مناطق شهر اصلی تلقی و اداره خواهند شد و برای آنها در قالب طرحهای جامع و تفصیلی ضوابط و مقررات ویژه متضمن امکان استمرار فعالیتهای روستایی تهیه و ملاک عمل قرار خواهد گرفت .
تبصره 3 : محدوده روستاهای فاقد طرح هادی ، با هماهنگی شورای اسلامی روستا توسط بنیاد مسکن انقلاب اسلامی در قالب بافت مسکونی روستا پیشنهاد گردیده و به تصویب مراجع قانونی مربوطه در استان میرسد .
تبصره 4 : درآمد ناشی از ساخت و سازها و عوارض روستایی که در حریم شهرها قرار میگیرند اعم از روستاهای دارای طرح هادی و فاقد طرح هادی ، به حساب دهیاریهای روستا جهت توسعه و عمران واریز میگردد.
تبصره 5 : در هر محدوده و یا حریمی که شهرداری عوارض ساختمانی و غیره را دریافت مینماید موظف به ارائه کلیه خدمات شهری میباشد.
ماده 4
محدوده شهرکها اعم از شهرکهای مسکونی و صنعتی یا سایر شهرکهایی که طبق مقررات و با مجوزهای قانونی مربوط ایجاد و احداث میشوند در طرح مصوب آنها تعیین و تصویب میگردد .
تبصره 1 : محدوده شهرکهای یاد شده و همچنین محدوده نقاط و مراکز جمعیتی که قبل از سال 1355 دارای طرح ایجاد شهرک و صورتجلسه تفکیکی بوده و تاکنون موفق به اخذ پروانه شهرک نشده و به صورت غیر مصوب باقی ماندهاند در صورتی که بنا به ضرورت و با ارائه دلایل توجیهی کافی بر اساس مطالعات طرحهای جامع و هادی مصوب در داخل حریم شهرها قرار گیرند ، اعم از اینکه عملیات شهرکسازی در آنها خاتمه یافته و پروانه بهرهبرداری آنها صادر شده باشد و یا هنوز در دست احداث و تکمیل باشند تحت کنترل و نظارت شهرداری مربوط خواهند بود .
تبصره 2 : هر گونه ساخت و ساز در شهرکهای یاد شده تابع ضوابط و طرح مصوب قانونی خود خواهد بود .
ماده 5
محدوده شهر بر اساس طرحهای جامع مصوب شهری و تا تهیه طرحهای مذکور در طرحهای هادی شهر و تغییرات بعدی آنها به صورت قابل انطباق بر عوارض طبیعی یا ساخته شدة ثابت ، همراه با مختصات جغرافیایی نقاط اصلی تعیین و به تصویب مراجع قانونی تصویب کننده طرحهای مذکور میرسد . این محدوده حداکثر ظرف سه ماه از ابلاغ طرحهای مذکور به صورتی که کلیه نقاط آن قابل شناسایی و پیاده کردن روی زمین باشد توسط شهرداری تدقیق شده و پس از کنترل و امضای دبیر مرجع تصویب کننده و تأیید شدن به مهر دبیرخانه مربوط به امضای استاندار جهت اجرا به شهرداری و دستگاههای اجرایی ذیربط ابلاغ میگردد .
تبصره 1 : چنانچه اقدامات لازم ظرف مهلت مقرر مذکور به انجام نرسد ، استاندار دستور تدقیق محدوده را به سایر مراجع ذیصلاح صادر خواهد کرد .
تبصره 2 : پیگیری اجرای این ماده در قالب مهلت تعیین شده تا مرحله ابلاغ محدوده شهرها ، به عهده دبیرخانه مرجع تصویب کننده طرحها خواهد بود .
تبصره 3 : در تهیه طرحهای جامع و هادی شهری پیشنهادات شهرداری که به تصویب شورای اسلامی شهر رسیده باشد برای تأیید نهایی به مراجع قانونی منعکس میشود.
ماده 6
حریم شهر در طرح جامع شهر و تا تهیه طرح مذکور در طرح هادی شهر تعیین و تصویب میگردد .
ماده 7
محدوده روستا براساس طرحهای هادی روستایی و غییرات بعدی آنها و تا تهیه طرحهای مذکور توسط بنیاد مسکن انقلاب اسلامی استان مربوط به صورت قابل انطباق بر عوارض طبیعی یا ساخته شدة ثابت ، همراه با مختصات جغرافیایی نقاط اصلی تعیین و به تصویب مرجع تصویب کننده طرح هادی روستایی میرسد . این محدوده حداکثر ظرف مدت سه ماه پس از تصویب ، توسط بنیاد مسکن انقلاب اسلامی استان مربوط تدقیق شده و به امضای فرماندار شهرستان مربوط جهت اجرا به دهیاری و دستگاههای اجرایی ذیربط ابلاغ میشود .
ماده 8
محدودهها و حریمهای تعیین شده برای شهرهای مجاور و محدوده روستاهای مجاور و محدوده شهرکهای مجاور ، نباید با هم تداخل داشته باشند. در صورت تداخل ، مرجع حل اختلاف و رفع تداخل ، مراجع تصویب کننده طرحهای هادی و جامع حسب مورد خواهند بود.
ماده 9
محدوده مجموعههای شهری در طرح مصوب آنها تعیین و تصویب میشود .
ماده 10
هیچ یک از شهرها محدوده و حریم دیگری به جز محدوده و حریم موضوع مواد (1) و (2) این قانون و هیچ یک از روستاها و شهرکها ، محدوده دیگری به جز محدوده موضوع مواد (3) و (4) این قانون نخواهند داشت و عناوین یاد شده جایگزین کلیه عناوین متناظر آنها از جمله « محدوده قانونی » ، « حریم قانونی » ، « حوزه شهرداری » ، « حدود مصوب شهر » و نظایر آنها در مورد محدوده شهر ، « محدوده استحفاظی » ، « حوزه استحفاظی » ، « حریم استحفاظی » ، « محدوده نهایی » ، « محدوده نفوذی » و نظایر آنها در مورد حریم شهر ، « محدوده مسکونی روستا » یا « حدود روستا » در مورد « محدوده روستا » و « محدوده قانونی شهرک » میگردد و هر ترتیب دیگری که در مورد تعاریف محدوده و حریم شهر ، محدوده شهرک و روستا و نحوه تعیین آنها با هر عنوان دیگری در قوانین و مقررات قبلی مقرر شده باشد ، با تصویب این قانون ملغی خواهد بود .
تبصره : تعاریف و مراجع تصمیمگیری مربوط به محدودهها و حریمهای مورد اشاره در این قانون جایگزین تعاریف و مراجع تصمیمگیری مربوط در قانون تعاریف و ضوابط تقسیمات کشوری مصوب 1362 میشود .
ماده 11
محدوده و حریم تعریف شده در این قانون برای مناطق مسکونی شهری و روستایی و شهرکهای مسکونی است و شامل سایر محدودهها و حریمهای خاص که حسب قوانین خاص تعیین شدهاند ( مثل حریم راهها و راهآهن ، محدوده مناطق چهاردانگه حفاظت شده محیط زیست ، حریم میراث فرهنگی و نظایر آن ) نخواهد شد.
ماده 12
هر گونه تخلف از احکام موضوع این قانون به عنوان تجاوز به حقوق عمومی ، جرم محسوب شده و مرتکبین علاوه بر وضع و رفع اثر از تخلفات ، به مجازات مربوط برابر قانون مجازات اسلامی محکوم خواهند شد
منبع :.http://geoplan.blogfa.com
موقیت جغرافیایی شهر
شهرجدید بهارستان در فاصله 15کیلومتری جنوب اصفهان ودرمحورشرقی جاده اصفهان – شیراز قرارگرفته است . از طرفی در دامنه کوههای لاشتر و رشته کوههای کم ارتفاع و زیبائی به نام میانکوه و از طرفی دیگر به دشت سرسبز زاینده رود با برخورداری از موقعیت جغرافیائی مناسب و جاذبه محیطی مطلوب به چشم اندازی زیبا قرارگرفته است . ارتفاع آن ازسطح دریا 1570 متر و شیب زمین بین 2 تا 7 % است میزان بارندگی سالیانه با تقریب 117 تا 120 میلیمتر می رسد . طبیعت زیبای بهارستان شیب ملایم زمین و نزدیکی آن به اصفهان موجب شده که این شهر از شهرهای مشابه جلوتر و اراضی آن از نظر توسعه فیزیکی از امکانات مطلوبی برخوردار باشد .
این طرح منطقه ای بلند مدت در وسعتی برابر 3000 هکتار برای احداث 62000 واحد مسکونی و اسکان 320000 نفر پیش بینی گردیده است در حالی که امکان افزایش جمعیت تا پانصد هزار نفر برای آن متصور است.
شکل اراضی شهر:
شکل قطعه زمینی که بعنوان بستر شهر جدید بهارستان مورد استفاده قرارگرفته بصورت ذوزنقه قائم الزاویه ای است .اندازه قاعده بزرگ آن (ضلع شمالی) حدود 10 کیلومتر ، قائده کوچک (ضلع جنوبی ) حدود 6 کیلومتر ضلع شرقی حدود 5/3 کیلومتر و ضلع غربی آن حدود 5/4 کیلومتر است . این اراضی از جنوب به ارتفاعات میانکوه و از غرب به جاده اصفهان – شیراز محدود میشود. محدوده شمالی این اراضی با جاده کبوترآباد مشخص میشود. در ماورای شمالی جاده اراضی کشاورزی زاینده رود قراردارد و ضلع جنوبی نیز توسط کوههای کلاه قاضی محدود می شود.
در مطالعات طرح جامع شهر در شکل گیری شهر جدید بهارستان حصول به اهداف زیر مد نظربوده اند:
ایجاد شهری درجه یک به منظور هدایت بخشی از جمعیت منطقه و استقرار قسمتی از فعالیتهای منحصر در اصفهان متمرکز هستند.
اسکان جمعیت اضافه شونده به منطقه به سوی اراضی موات به ویژه در سمت جنوب اصفهان جهت جلوگیری از تخریب و نابودی اراضی کشاورزی که به خصوص درشمال و غرب شهر اصفهان قراردارند .
استقرار افزایش جمعیت اصفهان درنقطه ای خارج از شهر و به صورت ناپیوسته به منظور حفظ ظرفیت شهر
استخوانبندی تاریخی شهراصفهان
ایجاد پایگاهی جهت اسکان شاغلین صنایع سبک مانند صنایع نساجی ، مواد غذائی ، ساختمان ، پوشاک ، و دیگر صنایعی که موجب آلودگی محیط زیست نگردیده و موجبات جلب شاغلین شهر را فراهم سازند.
ایجاد مراکز خدماتی برای جلوگیری از تمرکز در شهر اصفهان به ویژه مراکزآموزش عالی
وسعت طرح : 3000 هکتار
ظرفیت طرح :320000نفر قابل افزایش تا 500000نفر
وسعت مرحله اول توسعه : 1500 هکتار
جمعیت پذیری : مرحله اول توسعه 160000 نفر
واگذاری در مرحله اول: قریب به 35000 واحد
واحدهای در مراحل مختلف ساخت : 28000 واحد (42%آپارتمانی - 58% ویلائی )
جمعیت ساکن در مقطع فعلی : 550000 نفر
واحدهای در مرحله بهره برداری و اسکان : 12000 واحد
|
در انتخاب محل مورد نظر برای استقرارشهر جدید بهارستان عوامل زیرموثر بوده اند:
فاصله مناسب با شهر اصفهان
برخورداری از آب و هوای مناسب
استقراردر دامنه کوهها و برخورداری از چشم اندازعالی
شیب مناسب اراضی
قابلیت توسعه
فاصله مناسب با مراکز اقتصادی مهم منطقه همچون راه آهن، شهرک صنعتی مبارکه، کارخانه پلی اکریل و...
مشخصات فنی مناسب از لحاظ جنس خاک ، مقاومت زمین و...
عدم قابلیت اراضی برای استفاده کشاورزی
|
|
|
|
عناوین یادداشتهای وبلاگ
بایگانی
دوستان