و یا مطلب دیگر در مورد شکوه شیراز اینکه کانال سویز در زمان هخامنشیان حفر شد یا همان تخت جمشید(یا همان پرسپولیس که واژه یونانی است به معنای شهر پارس که البته بعدا به کل ایران اطلاق داده می شده (آیا باز هم همدان یا هر شهر دیگری غیر از شیراز شایستگی این نام را دارد ؟) گفته می شود که تنها آتشکده ای بوده و محل اصلی حکومت جای دیگری بوده این موضوع از دو لحاظ قابل اهمیت است یکی این که اینقدر به دین اهمیت می داده اند و دوم اینکه در مورد خود بنای تخت جمشید نیز شگفتی های بسیاری است اول آنکه تنها اثر تاریخی به این عظمت در کل جهان است که در ساختن آن از برده استفاده نشده و هر کس که کار میکرده مزدش را کامل پرداخت می کردند در حالی که بناهای شبیه مثلا دیوار چین را بزرگترین قبرستان جهان می دانند چرا که در ساختن آن اول از برده استفاده می شده و دوم هر کس از برده ها که میمرد را در همان جا خاک می کردند و دیگر آثار نیز به همین ترتیب یا مثلا واقعا چگونه چنین سنگهای بزرگی را تراش داده اند و هنگام کار گذاشتن آن آنرا اینچنین تراز کرده اند و اصلا چگونه سنگ ها را جابه جا کرده اند و هنوز بعد از 2500 سال با حمله هایی که به آن شده به عنوان بزرگترین بنای تاریخی ایران خود نمایی می کند.
یا مثلا پاسارگاد آرامگا کورش کبیر نیز در شیراز است آری این پاد شاه بزرگ آریایی نیز شیرازی بوده است حال قضاوت با شما که چه شهری لایق تر است البته در اینجا یک نکته جالب به ذهنم رسید و آن اینکه دو پادشاه ایرانی که نام انها به خوبی برده می شود در شیراز حکومت می کرده اند یکی کورش (که در مورد آن بحث شد ) و دیگری کریمخان زند که آن قدر به خوش رفتاری مردم شهرت داشت که او را وکیل الرعایا می خواندند.و یا نکته دیگر اینکه مثلا همدان در زمان ماد ها با نام هگمتانه مرکز حکومت ایران بود حال شما منشور کورش را بخوانید و کتیبه سناخریت که یکی از پادشه هان ماد بوده را نیز بخوانید و قضاوت کنید کدام یک مهد تمدن هستند .
حال نگاهی مختصر به دیگر آثار و مفاخر شیراز یا شهر راز میکنیم. در ابتدا لازم می دانم آماری که نوروز امسال(1388) در مورد بازدید از اماکن تاریخی و فرهنگی کشور داده شد را مطرح کنم زیرا قضاوت را راحت تر می کند در این آمار تخت جمشید با 700000 نفر پر بازدید ترین مکان گزارش شده و در رتبه دوم و سوم حافظیه و سعدیه قرار داشتند . و این در حالی است که بر اساس موضوعات اول بحث اشاره شد که ر حق این شهر بسیار کم لطفی صورت گرفته و حال این آمار در خارج از استان فارس بیشترین بازدید مربوط به بیستون با 120000 نفر بازدید کننده بوده است و حال این تفاوت 580000 نفری خود بیانگر گفته های اینجانب می باشد و در مرحله بعد سری به آمار پر بازدیدترین مکان ها در طول سال میزنیم که باز هم هر 3 رتبه اول واقع در شیراز است اول حافظیه دوم تخت جمشید و سوم سعدیه حال باز هم می پرسم آیا واقعا شیراز پایتخت تاریخ و تمدن و فرهنگ ایران است یا جای دیگری ؟
حیفم می آید که نام شیراز را ببرم و یاد باغ های زیبا و تاریخی آن نکنم همان طور که امیدوارم بدانید شیراز به شهر باغ و گل و بلبل هم مشور است و این به خاطر باغ های زیبای این شهر است که از لحاظ تاریخی هم قابل توجه اند از جمله باغ ارم که معروف ترین باغ ایرانی است و در ساختن باغ در چند صد سال پیش گل هایی که در آن هست را از سراسر جهان جمع آوری می کنند که اکنون نیز این گل ها در آنجا پرورش می یابند و عمارت درون باغ نیز زمان قاجاریه با معماری بسیار زیبا ساخته شده . و دیگر باغ ها مثلا باغ دلگشا و مجموعه کلاه فرنگی که در این باغ است یا باغ جهان نما و یا باغ عفیف آباد و...
و بسیاری دیگر از آثار تاریخی که در سطح شهر پراکنده شده اند که اگر بخواهم همه آثار را فقط توضیح مختصری هم بدهم باید کتاب های زیادی نوشت مانند ارگ کریمخانی حمام وکیل بازاروکیل حافظیه سعدیه دروازه قران آرامگاه خواجوی کرمانی و...
فکر می کنم کمی هم باید در مورد مفاخر این شهر توضیح دهم در ابتدا شعرا چرا که همه شیراز را شعر ادبیات و شعر و شاعری هم می دانند از معروفترین شاعران می توان حافظ (لسان الغیب ) شاعر چیره دست ایرانی سخن گفت که امیدوارم همه آشنایی کامل را داشته باشند فقط مطلبی بگویم و بروم آن هم اینکه در فرهنگ ایرانیان فال حافظ جایگاه ویژه ای دارد و این خود بیانگر این است که چه شاعر گرانقدری است و به حق که بیشترین بازدید در سال از آرامگاه لسان الغیب است در دوم نوبت به استاد سخن سعدی شیرازی می رسد که همین بس که آرامگاه وی نیز سومین مکان پر بازدید کشور است و در بعد نوبت به شاعران دیگر می رسد از جمله شوریده شیرازی قاانی شیرازی فرصت شیرازی و... و همچنین در این شهر دانشمندان زیادی نیز می زیسته اند مانند قطب الدین شیرازی که نظریه او در مورد نیروی جاذبه توسط نیوتون کامل شد ولی متاسفانه اکنون حتی ایرانیان به خاطر نداشتن اطلاعات کافی کشف نیروی جاذبه را از سوی نیوتون میدانند در حالی که نیوتون قوانین مربوط را کشف کرد نه خود نیرو را (مانند ادیسون که همه او را مخترع برق می دانند در حالی که او لامپ را اختراع کرد نه برق و برق را الکساندر ولتا کشف کرد نه ادیسون ) و به خاطر داشتن چنین دانشمندانی شیراز به دارالعلم نیز معروف بوده یا مثلا نام تاج محل هندوستان را که شنیده اید آیا می دانید معمار آن شیرازی بوده و همان کسی است که حرم شاهچراغ را ساخته که متاسفانه بعد از ساختن تاج محل دستور می دهند که دو دست او را قطع کنند که نتواند بنایی زیباتر در جایی دیگر بسازد .یا از فیسوفان این شهر می توان به ملاصدرای شیرازی معروف به صدر امتاللهین شیرازی نام برد که پاسخ های وی به شبهاتی که عده ای در دین به وجود آورده بودند بر کسی پوشیده نیست و چگونگی اثبات خدا و بسیاری دیگر کار هایی که برای حقانیت اسلام انجام داد .که البته اکنون آرامگاه وی در بصره عراق است . یا مثلا از علمای بزرگ شیراز نیز می توان به آیت الله میرزای شیرازی اشاره کرد که فتوای ایشان در مورد تحریم توتون و تنباکو نامبرد یا به شهید محراب آیت الله دستغیب شیرازی یا از آیت الله مکارم شیرازی یا از آیت الله ربانی شیرازی کهجزو کسانی بود که به امام خمینی حکم مرجعیت دادند و یا از شهیدان وطن دوست این شهر مانند خلبان عباس دوران که رشادت های وی زبانزد خاص و عام است وی در جنگ با عراق زمانی که قرار بود جلسه سازمان غیر متعهد ها در بغداد برگذار شود و برای حصول از ایمنی بغداد صدام دور شهر را به اصطلاح دیوار آتش کشیده بود وی در حالی که هواپیمایش آتش گرفته بود به کمک خلبان دستور داد که از هواپیما بپرد اما خود به تنهایی با هواپیمای آتش گرفته به شهر رفت و ساختمان محل برگذاری جلسه را پیدا کرد و هواپیما را به آن کوبید که این کار باعث شد جلسه این سازمان در عراق برگذار نشود.
حال در یک دسته بندی کلی صحبت می کنیم شیراز از لحاظ تاریخی و فرهنگی که بحث شد و به حق والا ترین لیاقت در بین شهرهای ایران را دارا می باشد از لحاظ مفاخر و دانشمندان و علما و شعرا و.. هم که باز هم به حق شایسته ترین است . پس چگونه می تواند مثلا همدان پایتخت تاریخ و تمدن ایران باشد یا هر شهر دیگری پس از شعار دادن بپرهیزیم و منصفانه و منطقی تصمیم بگیریم و هر حرفی را هر کس گفت با تحقیق بپذیریم نه همین جوری بدون هیچ تحقیقی بگوییم چشم و مواظب شعارها و اهداف آن ها و عاقبت آن ها باشیم.
پس زین پس شیراز را پایتخت تاریخ و تمدن و فرهنگ ایران میدانیم
منبع:
http://edalatadelane.mihanblog.com/
خواهش می کنم مانع انتشار این مطلب نشوید و بگذارید مردم عادلانه قضاوت کنند . در ابتدا عرض کنم من مسلمان هستم و شیعه 12 امامی و مطلب را تا آخر بخوانید شاید اوایل مطلب یه جورهایی انتقاد به دین به نظر بیاد ولی من اصلا چنین جسارتی نمی کنم و اگر کامل بخونید متوجه می شوید که دقیقا بر عکس است و به شدت از دین حمایت می کنم و این سخن شهید (دقیق یادم نیست کدوم شهید ولی فکر کنم یا مطهری یا رجایی باشه) که می گوید اگر من کار اشتباهی می کنم به پای دین نگذارید و به پای اشتبهی که من کرده ام بگذارید ولی متاسفانه اکنون اوضاع به صورتی است که مسولان که یک اشتباه می کنند آنرا به دین ربط می دهند و اگر کسی با آنها مخالفت کند او را کافر و بی دین می دانند و او را محاکمه می کنند یعنی متاسفانه وضعیت کنونی ما همانند قرون وسطا در اروپا شده و من از این بیمناکم که مانند اروپا زمانی برسد که مردم دیگر نتوانند این شرایط را تحمل کنند و زمانی برسد که در ایران نیز همانند اروپای فعلی دیگر از دین خبری نباشد و خواهشمندم از همه که به فکر چاره ای باشند. من نمی دونم کی به شما گفته همدان پایتخت تاریخ و تمدن ایران است این واقعا تاسف دارد که اطلاعات شما این قدر کم هست و این مطالب رو در اینترنت هم منتشر می کنید کسی که یه مطلبی رو مخصوصا در اینتر نت منتشر می کنه باید از صحت آن خبر داشته باشد البته کمی حق می دهم چون در کشور ما شرایط عادلانه نیست و به عنوان مثال اصفهان خیلی شهر تاریخی نامیده می شود چرا ؟ نمی خواهم بگویم نیست هست ولی نه این جور که تبلیغ می شود می دانید چرا این چنین تبلیغ می شود ؟ من به شما می گویم چرا چون می خواهند شهری مثل شیراز را می خواهند کم رنگ تر نمایش دهند ولی چرا ؟ من به شما می گویم چون شیراز تخت جمشید را دارد پاسارگاد را دارد و خیلی از آثار دیگر که چنین حالتی داردند و فکر می کنند که نماد شاهنشاهی است و از این رو که مردم آنها را با نظام های شاهنشاهی مقایسه نکنند یا این که ضعف خود را بپوشانند این کارها را می کنند ولی شهری مثل اصفهان چه اثار تاریخی ای دارد؟ بله اکثرا مسجد هست و چیز مهم تر اینکه این آثار در زمان صفویه ساخته شده اند (درست حدس زدید زمانی که دین اسلام و مذهب تشیع حکومت می کردند ) و فکر می کنند اگر اصفهان را از شیراز تاریخی تر و شکوه مند تر نشان دهند در ذهن مردم چنین القا می شود که حکومت دینی از حکومت پادشاهی بهتر است. در حالی که سخت در اشتباه هستند و می توانند بدون تغییر وضعیت شهر ها این کار را انجام دهند و اما راه حل چیست !! خوب چرا ما تخت جمشید را نماد شاهنشاهی می دانیم ما می توانیم تخت جمشید را نماد الهی بدانیم مگر نه این که تخت جمشید در زمان هخامنشیان ساخته شد و مگر نه این که موسس سلسله هخامنشیان کورش کبیر بود خوب اینکه دیگر مشکلی ندارد کورش کسی است که همه نام او را به خوبی می آورند و در جایی خواندم تنها کسی است که در طول تاریخ هیچ کس از او به بدی نام نبرده و حتی او را همان پیامبری که نامش در قران آمده می دانند (نام کورش در قران ذوالقرنین خوانده شده که از او بسیار نیکو یاد شده ) و حتی در تورات نیز نام وی به خوبی اورده شده است و حتی منشور حقوق بشر او مهر تایید دیگری به این موضوع است. آیا برای ایران که کورش را دارد و خود مهد حقوق بشر جهان بوده پسندیده است که امروز دنیا ما را به عنوان مهد تروریست و خشونت ناقض حقوق بشر خطاب کند کورش کسی که دشمن او را به نیکی ستایش و او را نمونه شهریار والا می دانست امروز کجاست ؟ کورش کسی بود که در منشور حقوق بشر خود چنین آورده است(سند منشور حقوق بشر کورش کبیر ) منم کورش شاه جهان شاه بزرگ شاه دادگر شاه بابل شاه سومر و اکد شاه چهار گوشه جهان پسر کمبوجیه نوه کورش نبیره چیش پیش ... آنگاه که بدون جنگ وارد بابل شدیم همه مردم گام های مرا با شادمانی پذیرفتند . در بارگاه پادشاهان بابل بر تخت شهریاری نشستم مردوک خدای بزرگ دل های پاک مردم بابل را متوجه من کرد ... زیرا من او را ارجمند و گرامی داشتم . ارتش بزرگ من به آرامی وارد بابل شد . نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این شهر و این سرزمین وارد آید . وضع داخلی بابل و جایگاه های مقدسش قلب مرا تکان داد ... من برای صلح کوشیدم من برده داری را بر انداختم به بدبختی های آنان پایان بخشیدم فرمان دادم تا همه مردم در پرستیدن خدای خود آزاد باشند و آنان را نیازارند فرمان دادم تا هیچ کس اهالی شهر را از هستی ساقت نکند . مردوک خدای بزرگ از کردار من خشنود شد و برکت و مهربانی اش را ارزانی داشت .ما همگی شادمانه و در صلح و آشتی مقام بلندش را ستودیم ... من همه شهرهایی را که ویران شده بود از نو ساختم .فرمان دادم تمام نیایشگاه هایی را که بسته شده بود بگشایند . همه خداهای این نیایشگاه ها را به جای خود بازگرداندم . همه مردمانی را که پراکنده و آواره شده بودند به جایگاه های خود برگرداندم و خانه های ویران آنان را آباد کردم من برای همه مردم جامعه ای آرام مهیا ساختم و صلح و آرامش را به تمامی مردم اعطا کردم . حال چند کتیبه دیگر تقریبا هم زمان کورش که پادشاهان دیگر شرزمین ها بوده اند را در اینجا می آوریم(سند دانشنامه مزدیسنا دکتر جهانگیر اوشیدری ) کتیبه ای از آشور نصی پال به گینایو حمله بردم و آنرا تصرف کردم . 600 نفر از جنگاوران دشمن را بی درنگ سر بریدم 3000 نفر اسیر را زنده زنده طعمه آتش کردم اسیران دیگر را پوست کندم و از دروازه اصلی شهر آویزان کردم کتیبه ای از سناخریت پادشاه ماد(689 پیش از میلاد ) وقتی بابل را گشودم و آتش زدم نهر فرات را که روان بود را روی شهر باز کردم تا تا ویرانه های باقیمانده آنجا را نیز آب ببرد کتیبه از بخت النصر به فرمان من 100000هزار چشم در آورده شد و 100000قلم پا را شکستند . من با دست خود چشم فرمانده دشمن را در آوردم و هزاران پسر و دختر را در آتش سوزاندم خانه ها را چنان ویران کردم که دیگر هیچ بانگ زندگی از آنجا برنخاست. همچنین خداوند بزرگ در تورات نیز به او اشاره می کند و چنین می گوید او شبان من است و هرچه اوکند آن است که من خواسته ام . منم (خداوند ) که او (کورش ) را از جانب مشرق بر انگیختم تا عدالت را روی زمین برقرار کند . من امت ها را تسلیم وی می کنم و او را بر پادشاهان سروری می بخشم و ایشان را مثل غبار به شمشیر وی و مانند کاهی که پراکنده شود به کمال او تسلیم می کنم . من کورش را به عدالت بر انگیختم و تمامی راه ها را در پیش رویش استوار خواهم ساخت . و بسیاری دیگر که از گفتن آن صرف نظر می کنم چرا که هم واقعیت با همین سخنان روشن می شود و هم زیاده گویی نکنم یا مثلا از لحاظ دینی 4 نفر بوده اند که پادشاهی بر کل زمین داشته اند که یکی حضرت سلیمان دیگری کورش و 2 تن دیگر (سند: کتاب سلسله آبا نبی حاملان نور تالیف آیت الله سید احمد واحدی ) که البته این موضوع از جنبه علمی نیز ثابت شده چرا که اکنون بزرگترین امپراطوری جهان را امپراطوری کورش هخامنشی می دانند .
به این دلیل عملکرد ایمنی بدن تقویت می شود که شما احساس آرامش بیشتری دارید. با لبخند زدن از ابتلا .به آنفولانزا و سرماخوردگی جلوگیری کنید.
1. .لبخند جذابتان می کند..
همه ما به سمت افرادیکه لبخند می زنند کشیده می شویم. لبخند یک کشش و جذبه فوری ایجاد می کند. دوست داریم نسبت به آنها شناخت پیدا کنیم..
2. لبخند حال و هوایتان را تغییر می دهد..
دفعه بعدی که احساس بی حوصلگی و ناراحتی کردید، لبخند بزنید. لبخند به بدن حقه می زند..
3. لبخند مسری است..
لبخند زدن برایتان شادی می آورد. با لبخند زدن فضای محیط را هم شادتر می کنید و اطرافیان را مانند آهن ربا به سمت خود می کشید..
4. لبخند زدن استرس را از بین می برد.
وقتی استرس دارید، لبخند بزنید. با اینکار استرستان کمتر می شود و می توانید برای بهبود اوضاع وارد عمل شوید..
5. لبخند زدن سیستم ایمنی بدن را تقویت می کند..
به این دلیل عملکرد ایمنی بدن تقویت می شود که شما احساس آرامش بیشتری دارید. با لبخند زدن از ابتلا .به آنفولانزا و سرماخوردگی جلوگیری کنید.
6. لبخند زدن فشارخونتان را پایین می آورد..
وقتی لبخند می زنید، فشارخونتان به طرز قابل توجهی پایین می آید. لبخند بزنید و خودتان امتحان کنید.
7. لبخند زدن اندورفین، سروتونین و مسکن های طبیعی بدن را آزاد می کند.
تحقیقات نشان داده است که لبخند زدن با تولید این سه ماده در بدن باعث بهبود روحیه می شود. می توان گفت لبخند زدن یک داروی مسکن طبیعی است.
8. لبخند زدن چهره تان را جوانتر نشان می دهد..
عضلاتی که برای لبخند زدن استفاده می شوند صورت را بالا می کشند. پس نیازی به کشیدن پوست صورتتان ندارید، سعی کنید همیشه لبخند بزنید.
9. لبخند زدن باعث می شود موفق به نظر برسید..
به نظر می رسد که افرادیکه لبخند می زنند اعتماد به نفس بالاتری دارند و در کارشان بیشتر پیشرفت می کنند..
10. لبخند زدن کمک می کند مثبت اندیش باشید..
لبخند بزنید.. حالا سعی کنید بدون از بین رفتن آن لبخند به یک مسئله منفی فکر کنید. خیلی سخت است. وقتی لبخند می زنیم بدن ما به بقیه بدن پیغام می فرستد که "زندگی خوب پیش می رود". پس با لبخند زدن از افسردگی، استرس و نگرانی دور بمانید.
پس....همیشه لبخند بزنید.
عصر ایران
عناوین یادداشتهای وبلاگ
بایگانی
دوستان