به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) فارس، فریدون فعالی با بیان مطلب فوق گفت : در سی پنجمین نشست کمیته میراث جهانی در پاریس نخستین پرونده زنجیره ای جمهوری اسلامی ایران حاوی دست آوردهای جدید برای جمهوری اسلامی ایران در موضوع ثبت میراث فرهنگی در مقیاس بین المللی بوده است که پرونده باغ های ایرانی با اختصاص پنج معیار از شش معیار مورد نظر یونسکو به ثبت جهانی رسید .
فریدون فعالی افزود : این پرونده معرف 9 باغ منحصر بفرد ایرانی است که باغ های پاسارگاد و باغ ارم از استان فارس در این پرونده به فهرست میراث جهانی پیوستند.
مدیرکل میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری فارس با بیان اینکه ثبت پرونده باغ ایرانی افتخاری برزگ برای نشان دادن و معرفی بیش از پیش تاریخ و فرهنگ ایران به جهانیان است گفت : باغ ایرانی سابقه ای طولانی از زمان هخامنشیان دارد که باغ پاسارگاد به عنوان نخستین الگوی چهار باغ درجهان تأثیرات شگرفی در ادوار پس از خود در سراسر جهان گذاشته است و از این حیث در جایگاه ویژه ای قرار دارد .
فریدون فعالی با اشاره به اینکه قرارگرفتن این دو باغ درفهرست جهانی می تواند حمایت های مادی و معنوی جهانی را برای مجموعه ها در برداشته باشد گفت : ثبت این دو باغ در فهرست آثار یونسکو در معرفی هر چه بیشتر این مکان ها و جذب گردشگران خارجی و داخلی تأثیر بسزایی دارد و این امر برلزوم توسعه برنامه ریزی ها جهت حفاظت بیشتر از این مکان ها می افزاید.
فعالی گفت : طبق کنوانسیون میراث جهانی، میراث فرهنگی و طبیعی آثار ارزشمند و غیر قابل جایگزینی است که نه تنها به یک ملت بلکه به تمامی انسانها تعلق دارد و از دست رفتن این آثار به هر شکل ضایعه ای است در میراث تمامی مردم جهان و وظیفه این کنوانسیون شناسایی ، محافظت و حفاظت میراث فرهنگی و طبیعی با ارزش و برجسته جهانی و انتقال آن به نسل های آینده است .
مدیر کل میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری فارس در ادامه گفت : افزایش اعتبار فهرست میراث جهانی ، اطمینان از حفاظت مناسب از میراث جهانی ، تشویق ظرفیت سازی کار آمد در کشورهای عضو کنوانسیون ، افزایش آگاهی ، مشارکت و پشتیبانی عموم از آثار جهانی از جمله اهداف و مزیت های ثبت آثار در فهرست میراث جهانی می باشد.
گفتنی است طبق مطالعات و پژوهش های انجام گرفته با توجه به طراحی با غ پاسارگاد توسط کوروش می توان وی را به عنوان اولین ابداعکننده طرح چهارباغ در جهان پذیرفت.اعتباری که پاسارگاد بر مبنای طرح چهارباغ بدست آورد به حدی بود که الگوی بصری چهارباغ تا قرنها پس از وی نیز به عنوان مبنای طرحهای باغهای ایرانی به کار گرفته شد. با توجه به تناسب و توازنی که کوروش کبیر با ساخت چهارباغ سلطنتی پارساگاد بوجود آورد، مسیر تازهای در طرح باغ مطابق با ذوق و سلیقه ایرانیان آغاز شد. مسیری که با دستور وی آغاز و سالها پس از وی نیز به عنوان الگوی باغ ایرانیان مورد قبول نسلهای پس از او قرار گرفت. علیرغم اینکه پس از کوروش، داریوش دستور ساخت بناهای یادمانی با الگوی چهارگوش جدید را داد ولی این الگوها نیز منطبق با نظم چهارتایی باغها بودهاند. قطعهبندیهای چهارتایی در باغها و طرحهای مربع شکل و کلاً طرحهای (چهارباغ) مدتهاست که پس از کوروش همزیستی با یکدیگر را ادامه میدهند. با در نظر گرفتن تأکید ایرانیان بر سازگاری طرح باغهای خویش با محیط زیست و شرایط پیرامون ، به غیر از تأمین اهداف کاربردی از احداث باغهای سلطنتی ،در همان اندیشه نمایش قدرت و شکوه و عظمت خویش از طریق باغهای سلطنتی بودهاند.برای کسانی که قوه ادارک رموز و مسائل را از طریق مشاهدة یادمانهای باشکوه داشته باشند، باغ سلطنتی درونی کوروش، یک مجموعة کامل از طیف وسیعی از پیامهای سیاسی و به نمایش گذاشتن قدرت حاکمه میباشد. خصوصیات و مشخصههای به جای مانده از بنای پاسارگاد گویای ایدهها و نظریات کوروش کبیر است. در مقابل شهرت بابلیان برای ساخت باغهای معلق بابل که در حقیقت ابداعکننده الگوی بصری سیلندری شکلی جهت بیان قدرت خویش بودند، تمدن ایران با باغهای سلطنتی چهارگوش خود قرار دارد. شهرت این چهار باغها تا حدی است که غربیان کوروش کبیر را (پادشاه چهارباغ) لقب میدهند. پلان چهار قسمتی باغ سلطنتی کوروش چیزی فراتر از یک قطعهبندی ساده و جدیدالشکل در زمین میباشد. شکل قطعهبندی باغ در پاسارگاد در حقیقت سمبلی از قدرت و اعتبار ایرانیان و طرح چهارتایی باغ استعارهای از تمدن ایرانی میباشد. ایرانیان تقسیمبندی چهارتایی را نمادی خوشیمن میدانستند. اعتقاد داشتند که همانطور که جهان به چهار بخش تقسیم شده و چهار عنصر اصلی منشا پیرایش جهان میباشد، پس باغهای هخامنشی نیز بایستی تقسیمبندی چهارتایی داشته باشد. با این عمل در حقیقت باغهای سلطنتی هخامنشی نمادی از عالم یا جهان کوچک گشته است. بوستانهای وسیعی که به دستور پادشاه پاسارگاد ساخته شدند، پارادیسوس دارای تعریف مشخصی از دیدگاه پادشاه بودهاند.در حقیقت، پردیسها از نظر کوروش کبیر نماد زمینهای حاصلخیز، دنیای نظم داده شده و جهانی یکدست فارغ از هرگونه گسستگی داخلی یا خارجی میباشد.تأثیر الگوی بصری چهارباغ بر جهان پلان باغ سلطنتی پاسارگاد، بر ساختار باغهای پس از خود در مقیاس وسیع اثر گذاشته است.
مشخصههای اساسی ابداع شده در پاسارگاد در باغهای ایرانی و باغهای اسلامی پس از خود در زمینههای وسیع و با پیچیدگیهای بیشتر مطرح گشتهاند. نماد باغهای چهارتایی هخامنشیان در دورة ساسانیان و دوره های اسلامی کاملاً مشخص است. باغهای ایرانی موجب بوجود آمدن باغهای محوری و متقارن در جنوب ایتالیا در اواسط قرن نهم میلادی شدند. در قصرالحمرا در در جنوب اسپانیا وجوه مشخصی از باغهای ایرانی در طیف وسیع خودنمایی میکند. طراحان باغهای پاتیلا پوترا (سلسله مانوریها) قصد داشتند با طرحهای خویش عظمت و شکوه باغهای ایرانی هخامنشیان را تحت تأثیر و تحتالشعاع هنر خود قرار دهند. ولی حتی در مقام رقابت نیز باغهای هنری ساخته شده در پیش از اسلام چه از نظر طرح و چه از نظر مصالح سنگی به کار گرفته شده، در مقابل معماری و بنای باغهای ایرانی حرفی برای گفتن نداشتند.
علاقةآشکار کوروش کبیر برای به نمایش گذاشتن معیارهای جدید در بکارگیری سنگ یکی از عوامل اصلی در ترغیب او به احداث آبگذرها و حوضچه هایی از سنگ خوشتراش بود. روایت است که کوروش اولین کسی بود که درختکاری ردیفی منظم را دستور داد. به دست خود،زیباترین درخت را مدالهای جواهر نشان بخشید. جایزه کشاورزی داد.
پایتخت کوروش کبیر بصورت مجموعهای باغ اندر باغ بوده، از طرفی باغی که آرامگاه را احاطه کرده بود و در کنار آن باغی که مجموعة کاخها را در برداشت.
مجموع آبراهه های شناسایی شده 1100 متر می باشند که پردیسی را به ابعاد 250*300 متر مربع تشکیل داده اند 30 عدد حوضچه در مسیر کناری و 43 عدد در مستطیل مرکزی وجود داشته اند که در حال حاضر تعداد اندکی از آنها را می توانیم مشاهده کنیم.آب رودخانة پلوار از مسیرهای فرعی وارد این آبروها و حوضچه ها میشده و پس از گردش در پردیس پاسارگاد و به احتمال زیاد آبرسانی به آن،خارج می گردیده است.
گفتنی است باغ ارم نیز که دربلوار ارم واقع شده از زیباترین باغ های شیراز وایران است که درختان سروناز آن شهرت جهانی دارند و درحال حاضر باغ گیاه شناسی ودانشکده حقوق دانشگاه شیراز
درآن قرار دارند. این باغ توسط محمد قلی خان ایلخانی قشقایی ساخته شده وپسر میرزا حسنعلی خان ملقب به نصیر الملک آن را درسال 1315 ه .ق بدین صورت در آورده است . باغ دارای عمارتی
سه طبقه وزیبا به سبک قاجاریه می باشد که ازنظر معماری ، نقاشی ، حجاری ، کاشیکاری وگچبری از شاهکارهای زمان قاجاریه است.
تنور فصل نقل و انتقالات با آتش شایعات در خصوص رقم قرارداد بازیکنان در حالی بالا می گیرد که شنیده ها از رقم های وحشتناک و رشد قیمت بازیکنان همزمان با آزادسازی قیمت ها خبر می دهد؛ قیمت هایی که اگرچه در قراردادهای رسمی عمدتاً همان سقف 420 میلیون تومان (با احتساب پاداش) است، اما در پس پرده تا بالاتر از سقف یک میلیاردتومان هم از دهان بازیکنان و دلالهایشان شنیده می شود؛ رقمی که اگر چندصد میلیون تومان کمتر از آن هم واقعیت داشته باشد، برای مملکتی که قرار است تا سال 1404، سرآمد منطقه در حوزه های مختلف از جمله علم باشد و بزرگترین متخصص دانشگاهی اش، سالیانه 10 درصد درآمد یک بازیکن متوسط را هم ندارند، یک فاجعه است.
به گزارش آینده؛ هیات های فوتبال استانی، پرترافیک ترین ایام خود را سپری می کنند و در این بین هیات فوتبال تهران بیش از سایرین مورد توجه رسانه هاست. لیگ برتر یازدهم فوتبال مقدمات برگزاری اش در فصل نقل و انتقالات رقم می خورد و تیم های لیگ برتری برای ربودن ستاره ها از یکدیگر، تلاش می کنند تا در فصل آتی در لیگ برتر، جام حذفی و برخی در جام باشگاه های فوتبال آسیا خودش بدرخشند و قرار گرفتن در صد جدول رده بندی این رقابت ها، کادر فنی و مدیریتشان را برای سال بعد نیز حفظ کنند و در این رقابت سنگین طبیعی است که بر اساس قانون کاپیتالیسم، بازیکن به عنوان کالا هر رقمی که اراده کند، پیشنهاد می دهد و برنده مدیری است که چراغ سبز را به واسطه نامحترم که بسیاری اوقات خود مربیان هستند، می دهد و با پذیرش پرداخت رقمی کلان، بازیکن را جذب می کند.
قیمت ها فصل به فصل بالاتر می رود تا آنجا که فصل پیش، از مربی یک میلیاردی و بازیکنی با رقم قراردادی در حدود 800 میلیون تومان که اتفاقاً هر دو از یک باشگاه بودند، به عنوان رکوردداران لیگ برتر فوتبال یاد شد و اگرچه این دو تلاش کردند منکر چنین رقم هایی شوند، اما وقتی همین مربی و بازیکن با تیم های مطرح تهرانی بر سر رقم های نزدیک به این اعداد به توافق نرسیده اند، طبیعتاً رقم قرارداد بالاتر بوده و بنابر اجماع کارشناسان، این رقم ها با واقعیت تطابق دارد. عقد چنین قراردادهایی در شرایطی که فوتبال حرفه ای ایران از منابع دولتی اداره می شود، باعث واکنش های شدیدی در افکار عمومی شد و به زعم بسیاری از اهالی فوتبال و فعالین در سایر بخش ها، این نوع پرداخت از محل اعتبارات دولتی و یا اعتبارات به ظاهر خصوصی که در نهایت به درآمدهای دستگاه های دولتی مربوط می شود، ظلم به عموم مردم است.
البته برخی فوتبالی ها که این رقم ها زیر دندانشان مزه کرده، با طرح این موضوع که فوتبال یک حرفه 24 ساعته است و ممکن است فوتبالیست مصدوم شود و یک دوره زمانی دارد و در همه جای دنیا حقوق فوتبالیست ها این گونه است، تلاش کردند به توجیه دریافت های کلانی بزنند که برخی از آنها حتی بلد نیستند تعداد صفرهایش را بر روی کاغذ بنویسند. این منطق بازیکنان زمانی می تواند درست باشد که قیمت بازیکن لیگ برتری که مثلاً 800 میلیون تومان است را حاضر باشد یک باشگاه خارج از ایران هم بدهد و در واقع یک کالای کم ارزش صرفا در فضای داخلی از قانون کاپیتالسیم تبعیت نکند و دلال بر روی بازیکنش هر قیمتی که دوست داشت نگذارد و قیمتی باشد که باشگاه های خارجی نیز حاضر به پرداختش باشند، چرا که رقم بازیکنان فوتبال جنبه بین المللی دارد و مثلا کریستین رونالدو با 96 میلیون یورو از منچستریونایتد توسط رئال مادرید خریداری شد و الان با رقم های بالاتری مشتری دارد.
علت این امر هم این است که در مراسم معارفه کریسیتن رونالدو در ورزشگاه سانتیاگو برنابئو مادرید، 80 هزار نفر طرفدار رئال مادرید شرکت کردند و کسر قابل توجهی از هزینه پرداختی برای رونالدو در همان روز از طریق درآمد بلیت فروشی تامین شد. در ادامه نیز به جز صدها میلیون دلار تبلیغاتی که رئال با نام رونالدو جذب کرد، تنها یک میلیون و دویست هزار پیراهن کریس در شهر مادرید به فروش رفته و در صورتی که قیمت هریک از این پیراهنها که 85 یورو است را دراین تعداد ضرب کنیم، درآمد تیم مادریدی از فروش پیراهن رونالدو در پایتخت اسپانیا از 100 میلیون یورو بالاتر می رود. حال آیا غیر منطقی است که بابت این بازیکن بیش از اینها پرداخت کرد؟ اما در مقابل چند بازیکن ایرانی پیدا می شوند که رقم های نیم تا یک میلیون دلاری که در ایران دریافت می کنند و یا بیش از آن را حتی تیم های عربی به آنها پرداخت کنند و با این تفاسیر بازیکنی که جز در لیگ ایران و چند تیم مشتری ندارد، آیا منطقی است رقم هایی که در حد و اندازه اش نیست دریافت کند و بازیکن و مربی 50 تا دویست میلیون تومانی، 500 تا یک میلیارد تومان دریافت کند؟
به همین دلیل بود که مجلس شورای اسلامی درصدد برآمد با تصویب قانونی، پرداخت هرگونه هزینه به فوتبال حرفه ای ایران از محل بودجه کل دولت و سایر منابع دولت را ممنوع کند و با تصویب این قانون برای جلوگیری از هدررفت پول مردم در فوتبال باشگاهی که افتخار قاره ای یا جهانی یا نشاط اجتماعی چندانی هم برای فوتبال ایران نداشته، فضا را برای تغییر این جو رقابتی که مدیران باشگاه های دولتی با پول دولتی برای خرید بازیکنان کم ارزش کورس می گذاشتند را شکست. سازمان لیگ برتر فوتبال هم هشدار داد باید قراردادها رسمی و زیر سقف قراداد و دارای مبلغ باشد و الا ثبت نمی شود و رقم ها نیز باید اعلام عمومی شود اما وقتی قرار است بالاتر از سقف قرارداد پرداخت شود، طبیعتاً یا مثل بسیاری از بازیکنان از اجرای قانونی که در تمام دنیا رعایت می شود، طفره می روند و رقم قراردادشان را ذکر نمی کنند و یا همان عدد سمبلیک درج شده در قراردادشان مطابق سقف قرارداد را ذکر می کنند که یک عدد فرمالیته است.
با این حال باشگاه ها با وجود بسته شدن راه های هزینه کرد سنگین از محل اعتبارات دولتی و دریافت گردش مالی باشگاه ها از سوی سازمان لیگ، راه های دررو جدیدی کشف کرده اند که بر اساس آن، بدون آنکه دست به بودجه رسمی بزنند، بازیکن میلیاردی می خرند و این بیشتر شامل حال باشگاه هایی می شود که هیچ نهادی توان نظارت بر آنها را ندارد. در روش جدید همزمان با عقد قرارداد، آنچه بیش از 420 میلیون تومان سقف قرارداد (با احتساب پاداش) در نظر گرفته شده و نمی توان به صورت رسمی پرداخت کرد، خارج از قرارداد و در قالب ملک اعم از آپارتمان یا ویلا و خودروهای مدل بالا پرداخت می شود و این ایام برخی بازیکنان و مربیان با این قاعده دارای خودروهای جدید و یا املاکی شده اند که مابقی رقم قراردادشان برای فصل بعد خواهد بود!
بر همین اساس، خبرها از پرداخت هایی به مراتب سنگین تر از فصل های پیشین و تا سه برابر سقف قرارداد بازیکنان حکایت دارد و در واقع در شرایطی که بسیاری از بازیکنان حتی 200 میلیون هم ارزش اقتصادی و فنی ندارند، با آنها 600 الی 800 میلیون تومان قرارداد بسته می شود و مثلا گویا یکی از فوتبالیست های مطرح که سال گذشته نیز رقم های کلانی در خصوصش مطرح بود با همین فرمول آپارتمان+سقف قرارداد، 870 میلیون تومان با یک باشگاه قرارداد بسته و دیگری که فصل پیش 680 میلیون دریافت کرده بود، این فصل 700 میلیون قرارداد بسته و یک مربی نسبتاً موفق نیز با افزایش 200 میلیون نسبت به قرارداد یک میلیارد تومانی سال گذشته، 1200 میلیون تومان مطالبه کرده که یک باشگاه به این درخواست پاسخ مثبت داده و نظایر اینها نیز شنیده می شود که حتی اگر کسری از این قراردادها منعقد شده باشد، با تفاسیر فوق، اتفاق خوشایندی نیست و البته اگر باشگاهی همچون سپاهان بخواهد سقف را رعایت کند به حال و روز وحشتناکی خواهد افتاد، که فصل بدی را پیش رو خواهد داشت.
در مملکتی که یک پروفسور به عنوان عالی ترین درجه علمی کشور در دانشگاه تهران به طور متوسط ماهیانه سه میلیون تومان حقوق دریافت می کند و با حدود 30 سال سابقه تحصیل و تدریس و راهنمایی تز صدها فوق لیسانس و دکترا، درآمدش از درآمد سالیانه یک بازیکن لیگ یک (و نه حتی لیگ برتر) کمتر است، چه فضیلتی برای سال های مدید ممارست برای رسیدن به عالی ترین مدارج علمی کشور که نسبت انگشت شماری می شود، باقی می ماند و چه آه جانسوزی در سینه بزرگان علم و فرهنگ ایران باقی خواهد ماند؟ حقیقتاً چرا باید یک مربی لمپن که همگان می دانند برخی از دستاوردهایش محصول چه فرآیندهایی بوده، در یک فصل که کمتر از یک سال هجری شمسی است، چند برابر درآمد یک عمر برجسته ترین دانشمندان داخلی، حقوق از باشگاه های دولتی دریافت کند و آیا با این نوع توزیع ثروت، امیدی به رسیدن به دورنمای علمی و فرهنگی درنظرگرفتن شده برای سال 1404 وجود خواهد داشت؟!
lمنبع:سایت خبری تحلیلی عصر ایران
عناوین یادداشتهای وبلاگ
بایگانی
دوستان