گردشگری روستایی امروزه یکی از مردمیترین اشکال گردشگری محسوب میشود. بر اساس گزارش سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) در ایالات متحده امریکا در سال 1992 بیشتر از 70 درصد جمعیت از انواع تفریحات روستایی برخوردار گردیدهاند (شارپلی، 1380، 5). این در حالی است که گردشگری روستایی یک روند دو سویه اقتصادی را در نواحی روستایی رقم میزند که میتوان دربر گیرنده یک رشد اقتصادی و تنوع فعالیتها از یک سو و همچنین ایجاد اشتغال و درآمدزایی برای ساکنان روستایی از دیگرسو باشد. گردشگری روستایی مازاد نیروی انسانی را در روستا جذب نموده و همراه با آن میتواند یکی از فرصتهای شکلگیری توسعه همه جانبه روستایی محسوب شود(سقایی،2،1382). گردشگری روستایی با قرارگرفتن در دو سوی یک جریان گردشگری از یک سو نشان دهنده گردشگری با ویژگیهایی همچون انعطاف پذیری، ترکیب و سفارش محصولات گردشگری برای نیازهای انفرادی مصرف کنند بوده(Sehofild, 1996, 334) و از دیگر سو با توجه به ارزشها و اثرات ناشی از این گونه گردشگری رویکری مطرح در کنار دیگر گزینههای توسعه همه جانبه فضاهای روستایی محسوب میگردد که میتواند در حمایت از سیاستهای کشاورزی و حفظ محیطزیست ایفای نقش کند(جوان1 ،1382).
گردشگری روستایی را میتوان اینگونه تعریف کرد (( گردشگری روستایی عبارت است از فعالیت ها و گونه های مختلف گردشگری در محیط های مختلف روستایی و پیرامون آنها که در بردارنده آثاری ] مثبت /منفی [ برای محیط زیست روستا] انسان/ طبیعی [ می باشد ))(سقایی،43،1382). بدیهی است این چنین برداشتی از گردشگری روستایی می تواند زمینه های مختلف فعالیت های گردشگری چون سکونتگاهها ، رویدادها ، جشنواره ها ، ورزش ها و تفریحات گوناگون را در بر گیرد که در محیط روستا شکل می گیرند ( soteriades,2002,617). در این بین شرایط طبیعی ، مورفولوژیکی ، عناصر اقلیمی همراه با ساختار اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی محیط روستا اشکال گوناگون و متنوعی از روستا ها را به وجود می آورند که هر کدام به لحاظ فیزیکی ، تیپ معماری ، نوع مسکن ، الگوی سکونت ، نوع معیشت ، آداب و رسوم و سنت ها از یکدیگر متمایز می باشند . این وجه تمایز و وجوه مختلف روستاها خود خالق جاذبه های است که گردشگران روستایی را به بازدید از این مناطق علاقمند و آنها را هر از گاهی به مسافرت به این مناطق وا می دارد ( رضوانی ، 1374 ، 105 ). گردشگری روستایی را می توان از دو منظر مختلف مورد توجه قرار داد از یک سو محیط های روستایی و پیرامون آنها این فرصت رامهیا می کنند تا گردشگران فارغ از هیاهوی شهری و سیطره تکنولوژی در بطئن سنتی روستا زمانی را به فراغت بگذرانند و از دیگر سو در کنار آن ، اقتصاد روستایی وابسته به زمین می تواند راههای تنفس دیگری را تجربه کند . در این میان هر چند گردشگری راهحلی برای تمامی مشکلات نواحی روستایی محسوب نمیشود ولی یکی از شیوههای است که میتواند اثرات اقتصادی مهمی داشته باشد و به نوعی میتواند به کند شدن روند تخلیه سکونتگاههای روستایی و جریان مهاجرت جمعیت روستایی کمک کند. از دیگر آثار گردشگری روستایی مواردی است که در زیر بدان اشاره میشود:
1- ایجاد اشتغال برای نیروی مازاد کار و ایجاد فعالیتها برای کار مازاد
2- تنوع اقتصاد روستایی در کنار دیگر بخشهای اقتصادی
3- بالابردن سطوح درآمدی خانوارهای روستایی
4- ایجاد تقاضا برای محصولات کشاوری و دیگر محصولات حاصل از فرآوری کشاورزی(سقایی،3،1382).
بطورکلی گردشگری روستایی از یک سو قابلیت اقتصاد سرمایهداری را در تصرف فضاهای جدید و ادغام آنها را در چرخه مصرف باز مینماید که در آن راهبرد کالایی شدن نواحی روستایی به عنوان بخشی از اقتصاد زیبا شناختی معاصر محسوب میگردد(Kneafsey , 2001,763) . از دیگر سو گردشگری روستایی نتیجه یک مفهوم فراگیر از گریزهای شهری است که در سیطره سرمایهداری رهیافت پسافوردیسم را در عبور از نگرش تک محور در نواحی روستایی، در قالب کنش پذیری اقتصادی- اجتماعی که می تواند زمینه ساز درآمد و اشتغال باشد در تلفیق با صنعت زمینداری به اجرا میگذارد(Hell, 1999, 195
|
در اقتصاد مدرن در نتیجه انتقال از بخش کشاورزی به صنعتی ویا به عبارتی از اقتصاد سنتی به اقتصاد مدرن یک از همگسیختگی را در کسب درآمد ملی شکل گرفت.این مقوله در یک حالت کلی در برگیرنده نسبت های بالاتری در زمینه سرمایه ـ کاربود.که خود موجب نیاز به نیروی کارآمدتر و بامهارت بیشتر شده و به تبع توزیع درآمد را نابرابر نموده است(گریفین،39،1375).اما کنش پذیری خدمات ارائه شده در زمینه های گردشگری کاهش سطوح مهارتی را در زمینه نیروی کار سبب گردید.ازاین رو کسب درآمد وتوزیع آن در قالب انعطاف پذیری سرمایه در مهارهای پسافوردیستی در پیرامون گردشگری رویکرد به کسب درآمد ملی را تقویت نمود. جاذبه های گردشگری موجب جلب گردشگران می شود واین درآمد وسود برای کشورهای که گردشگران را جذب می کنند به دنبال خواهد داشت.کشورها می توانند از طرق مختلف مانند کشاورزی ، صنعت و تولید کسب درآمد کسب نمایند؛ که هرکدام ازآنها مستلزم وجود امکانات خاص ومنابع است.بسیاری از جوامع از نظر کسب درآمد از طرق مذکور در وضعیت مناسبی قرار ندارند ولی تقریبا" کلیه جوامع می توانند از طریق گردشگری کسب درآمد کنند وامکانات لازم برای گردشگری در هر کشور ،به گونه ای خاص فراهم است(الوانی،189،1373).در این میان می توان گردشگری رایک رویه دوسویه دانست ؛ یعنی به همان ترتیب که کشوری باجذب گردشگر درآمد ارزی کسب می کند،براثر مسافرت ساکنین کشور به بیرون از آن متحمل هزینه های ارزی نیز می گردد.از این رو استفاده خالص از گردشگری مربوط به رابطه میان درآمد وهزینه حاصل درآن استکه در موازنه پرداخت ها جزی "صادرات و واردات نامرئی " محسوب می شود.گردشگری پول وجمعیت را از مرکزتمرکز وثقل صنعتی بهسوی روستاها ونقاط طبیعی می کشاند.معولا" گردشگری رادر اصطلاح اقتصادی "صادرات نامریی محصولات وخدمات "می نامند،زیرا در حالی که اثر اقتصادی آن در تراز پرداخت های یک کشور مشهود وظاهر می گردد؛ درآمدهای ناشی از آن ،نظیر درآمدهای به دست آمده از ارائه خدمات افراد یک کشور در کشور بیگانه مشهود ومعلوم نیست. این صادرات نامریی بخصوص برای کشورهایی که چشمگیری نداشته باشند ،غنیمتی با ارزش به شمار می رود. هزینه هایی که معمولا" توسط یک نفر گردشگر صورت می گیرد عبارتند از : هزینه غذا ، تفریح ، محل اقامت ،حمل ونقل داخلی ، گشت ها وتورهای داخلی ،پست وتلگراف وتلفن ،به اضافه خرید ره آوردها وکالاهای بومی وسوغات ،این هزینه ها راگردشگر با ارزی که همراه آورده انجام می دهد ودر عمل مانند آن است که خدمات وکالاهای فوق به کشور متبوع گردشگر صادر شده باشد وچون این جریان دقیقا" قابل محاسبه نیست ،لذا به این جریان اقتصادی "صادرات نامرئی "گفته می شود.از این رو با بررسی آثار مستقیم گردشگری بر روی درآمد ملی می توان به این نتیجه رسید که مخارج گردشگران داخلی وخارجی در مجموع منجر به افزایش درآمد ملی می گردد. بسیاری از کشورهای توسعه یافته وحتی کشورهای در حال توسعه از طریق گردشگری درآمدهای کلانی رابه دست می آورند وسهم درآمد گردشگری در درآمد ملی در این کشورها روبه صعود دارد حتی در بعضی کشورها به عنوان منبع اصلی درآمد ملی ارزیابی می شود.جریان گردشگری وسیله مهمی در تحصیل ارز وشناساندن تولیدات ومحصولات داخلی به خارجیان ودر نتیجه گسترش و وسعت دادن بازارهای صادراتی است ودر نتیجه کسب درآمد می باشد. |
منبع: دکتر مهدی سقایی
ژئوتوریسم یکی از زیرمجموعه های اکوتوریسم محسوب می شود که دربرگیرنده سفر گردشگران برای بازدید از جاذبه های گردشگری مرتبط با ژئومورفولوژی و زمین شناسی در یک مکان که هویت فضایی ـ مکانی آن حفظ شده است. به عبارت دیگر پدیده های خاص ژئومورفولوژیکی که دارای جذابیت گردشگری بوده به عنوان یک جاذبه گردشگری به بازار گردشگری (تقاضای گردشگری) عرضه می شود و گردشگران علاقه مند برای بازدید از آن پدیده ها به مکان مربوطه سفر می کنند. آن مکان به عنوان یک محیط طبیعی دارای هویت فضایی ـ مکانی بوده و تبلوری از گردشگر (انسان) و محیط طبیعی(مکان گردشگری) محسوب می شود، به همین دلیل است که در برخی متون از ژئوتوریسم به عنوان "گردشگری جغرافیایی" نیز یاد می کنند.
از ویژگی های بارز ژئوتوریسم ، گرایش عمده ای است که به التذاذ گردشگران از پدیده های خاص طبیعی داشتهو علاوه برآن برحفاظت از محیط طبیعی تاکید دارد. در واقع حفاظت از محیط طبیعی و چشم اندازهای آن در رابطه با عدم تغییر و خودداری از دخالت انسان در بر هم زدن چهره زمین از اهداف اصلی ژئوتوریسم است. در ژئوتوریسم تلاش بر این است که دخالت و تصرفی توسط انسان در محیط صورت نگیرد اما به ناچار اگر اقدامی صورت گرفت این اقدام بایستی منجر به کمال در طبیعت شود. ایجاد تغییر نبایستی ناسازگاری با محیط داشته باشد و چهره منطقه را دگرگون و ناهمگون کند. در ژئوتوریسم طبیعت دائم توسط فرسایش آبی و بادی در حال تنوع و دگرگونی است. این دگرگونی توسط خود عوامل فرسایش طبیعی شکل میگیرد نه انسان. از این رو ژئوتوریسم این امکان را برای محققان و بهرهبرداران به وجود آورده است که بتوانند محیط را بهتر و کیفیت بازدید را ارتقاء دهند به طوری که دخالت انسان در زمین منجر به نشان دادن برجستگی ویژه و تازهای از طبیعت گردد.
برخی کارشناسان، ژئوتوریسم را در حفظ هویت جغرافیایی یک مکان حائز اهمیت دانسته و معتقد هستند که درآمد حاصل از ژئوتوریسم به حفط محیط های طبیعی کمک فراوانی می کند. این خود نشان از سویه نگرشی متفاوت به ژئوتوریسم دارد و در پی گسترش دایره معنایی ژئوتوریسم است. این بدان معنا است که برخی کارشناسان ، ژئوتوریسم را معادل " گردشگری پایدار موفق" معادل سازی نموده و در مقابل گونه های دیگر گردشگری قرار می دهند. چرا که متعقدند این گونه از گردشگری با حفظ منابع گردشگری، درآمد برای جامعه میزبان و بهره معنوی برای گردشگران را به همراه خواهد داشت. با این وجود این کارشناسان با افزایش گستره معنایی ژئوتوریسم و فراکاست گرایی آن، شمول گونه شناسی گردشگری را نادیده گرفته و برداشتی یک بعدی را از گردشگری و گونه شناسی آن ارائه می دهند. نادیده گرفتن گونه های دیگر گردشگری که در رابطه با محیط طبیعی وجود داشته و تحت الگویی فضایی " گردشگری مبتنی بر طبیعت" قابل بررسی می باشند در واقع نادیده گرفتن بازار تقاضای گردشگری است.
این واقعیت که جریانی از گردشگری تحت عنوان ژئوتوریسم وجود داشته که در آن بازدید ازپدیده های محیط طبیعی انگیزه سفر محسوب می شود ولی این گونه از گردشگری در وهله اول محدود به پدیده های طبیعی خاص بوده که دارای جذابیت گردشگری هستند و در وهله دوم ، گروه های هدف در این گونه از گردشگری بیشتر متخصصان و علاقه مندان به محیط طبیعی بوده که حداقلی از دانش در رابطه با محیط زیست را دارا می باشند. در حالی که گسترده ترین گونه گردشگری در رابطه بامحیط طبیعی و در الگویی فضایی " گردشگری مبتنی بر طبیعت" را می توان در " گردشگری تفریحی " بازجست. گردشگری تفریحی یکی از پرتقاضاترین بازارهای گردشگری در رابطه با محیط طبیعی می باشد که در آن انگیزه سفر بر بنیان تفریح در قالب گذران اوقات فراغت در محیط طبیعی قرار دارد و دغدغه حفظ محیط زیست ارجحیت چندانی ندارد. به عنوان مثال سفرهای آخر هفته به محیط های طبیعی پیرامون شهرها که در بیشتر نقاط شهری کشور و بخصوص کلانشهرها رایج است گونه است " گردشگری تفریحی" محسوب می شود و نمی توان آن را تحت نام " اکوتوریسم" یا " ژئوتوریسم" دسته بندی نمود کاری که متاسفانه در کشور و مابین متخصصان رایج گردیده و به یک اشتباه و عدم دانش و شناخت ، وجه علمی داده است. فصاحت بار تر آنکه هر گونه تذکر این امر ، برخورد شدیدی را در بر دارد. گویی عادت کرده ایم به دلبخواه جلوه دادن هر آنچه که بخواهیم و در این بین پارامترهای شناخت علمی را به پشیزی نمی گیریم.
با این وجود، ژئوتوریسم یکی از گونه های گردشگری در الگویی فضایی " گردشگری مبتنی بر طبیعت" محسوب شده که دارای عرضه محصول و بازار تقاضای منحصر به خود می باشد و در برگیرنده بازار هدف خاصی است که در آن گردشگران از حداقل هایی شناخت محیط طبیعی برخودار می باشند. امید است همانند اکوتوریسم ، تحت به اصطلاح توصیح دادن در رابطه با این گونه از گردشگری کارشناسان نورسته شقایق را به گودرز مرتبط نسازند.
منبع :دکتر مهدی سقایی
عناوین یادداشتهای وبلاگ
بایگانی
دوستان