سفارش تبلیغ
صبا ویژن
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

تنور فصل نقل و انتقالات با آتش شایعات در خصوص رقم قرارداد بازیکنان در حالی بالا می گیرد که شنیده ها از رقم های وحشتناک و رشد قیمت بازیکنان همزمان با آزادسازی قیمت ها خبر می دهد؛ قیمت هایی که اگرچه در قراردادهای رسمی عمدتاً همان سقف 420 میلیون تومان (با احتساب پاداش) است، اما در پس پرده تا بالاتر از سقف یک میلیاردتومان هم از دهان بازیکنان و دلالهایشان شنیده می شود؛ رقمی که اگر چندصد میلیون تومان کمتر از آن هم واقعیت داشته باشد، برای مملکتی که قرار است تا سال 1404، سرآمد منطقه در حوزه های مختلف از جمله علم باشد و بزرگترین متخصص دانشگاهی اش، سالیانه 10 درصد درآمد یک بازیکن متوسط را هم ندارند، یک فاجعه است.

به گزارش آینده؛ هیات های فوتبال استانی، پرترافیک ترین ایام خود را سپری می کنند و در این بین هیات فوتبال تهران بیش از سایرین مورد توجه رسانه هاست. لیگ برتر یازدهم فوتبال مقدمات برگزاری اش در فصل نقل و انتقالات رقم می خورد و تیم های لیگ برتری برای ربودن ستاره ها از یکدیگر، تلاش می کنند تا در فصل آتی در لیگ برتر، جام حذفی و برخی در جام باشگاه های فوتبال آسیا خودش بدرخشند و قرار گرفتن در صد جدول رده بندی این رقابت ها، کادر فنی و مدیریتشان را برای سال بعد نیز حفظ کنند و در این رقابت سنگین طبیعی است که بر اساس قانون کاپیتالیسم، بازیکن به عنوان کالا هر رقمی که اراده کند، پیشنهاد می دهد و برنده مدیری است که چراغ سبز را به واسطه نامحترم که بسیاری اوقات خود مربیان هستند، می دهد و با پذیرش پرداخت رقمی کلان، بازیکن را جذب می کند.

قیمت ها فصل به فصل بالاتر می رود تا آنجا که فصل پیش، از مربی یک میلیاردی و بازیکنی با رقم قراردادی در حدود 800 میلیون تومان که اتفاقاً هر دو از یک باشگاه بودند، به عنوان رکوردداران لیگ برتر فوتبال یاد شد و اگرچه این دو تلاش کردند منکر چنین رقم هایی شوند، اما وقتی همین مربی و بازیکن با تیم های مطرح تهرانی بر سر رقم های نزدیک به این اعداد به توافق نرسیده اند، طبیعتاً رقم قرارداد بالاتر بوده و بنابر اجماع کارشناسان، این رقم ها با واقعیت تطابق دارد. عقد چنین قراردادهایی در شرایطی که فوتبال حرفه ای ایران از منابع دولتی اداره می شود، باعث واکنش های شدیدی در افکار عمومی شد و به زعم بسیاری از اهالی فوتبال و فعالین در سایر بخش ها، این نوع پرداخت از محل اعتبارات دولتی و یا اعتبارات به ظاهر خصوصی که در نهایت به درآمدهای دستگاه های دولتی مربوط می شود، ظلم به عموم مردم است.

البته برخی فوتبالی ها که این رقم ها زیر دندانشان مزه کرده، با طرح این موضوع که فوتبال یک حرفه 24 ساعته است و ممکن است فوتبالیست مصدوم شود و یک دوره زمانی دارد و در همه جای دنیا حقوق فوتبالیست ها این گونه است، تلاش کردند به توجیه دریافت های کلانی بزنند که برخی از آنها حتی بلد نیستند تعداد صفرهایش را بر روی کاغذ بنویسند. این منطق بازیکنان زمانی می تواند درست باشد که قیمت بازیکن لیگ برتری که مثلاً 800 میلیون تومان است را حاضر باشد یک باشگاه خارج از ایران هم بدهد و در واقع یک کالای کم ارزش صرفا در فضای داخلی از قانون کاپیتالسیم تبعیت نکند و دلال بر روی بازیکنش هر قیمتی که دوست داشت نگذارد و قیمتی باشد که باشگاه های خارجی نیز حاضر به پرداختش باشند، چرا که رقم بازیکنان فوتبال جنبه بین المللی دارد و مثلا کریستین رونالدو با 96 میلیون یورو از منچستریونایتد توسط رئال مادرید خریداری شد و الان با رقم های بالاتری مشتری دارد.

علت این امر هم این است که در مراسم معارفه کریسیتن رونالدو در ورزشگاه سانتیاگو برنابئو مادرید، 80 هزار نفر طرفدار رئال مادرید شرکت کردند و کسر قابل توجهی از هزینه پرداختی برای رونالدو در همان روز از طریق درآمد بلیت فروشی تامین شد. در ادامه نیز به جز صدها میلیون دلار تبلیغاتی که رئال با نام رونالدو جذب کرد، تنها یک میلیون و دویست هزار پیراهن کریس در شهر مادرید به فروش رفته و در صورتی که قیمت هریک از این پیراهنها که 85 یورو است را دراین تعداد ضرب کنیم، درآمد تیم مادریدی از فروش پیراهن رونالدو در پایتخت اسپانیا از 100 میلیون یورو بالاتر می رود. حال آیا غیر منطقی است که بابت این بازیکن بیش از اینها پرداخت کرد؟ اما در مقابل چند بازیکن ایرانی پیدا می شوند که رقم های نیم تا یک میلیون دلاری که در ایران دریافت می کنند و یا بیش از آن را حتی تیم های عربی به آنها پرداخت کنند و با این تفاسیر بازیکنی که جز در لیگ ایران و چند تیم مشتری ندارد، آیا منطقی است رقم هایی که در حد و اندازه اش نیست دریافت کند و بازیکن و مربی 50 تا دویست میلیون تومانی، 500 تا یک میلیارد تومان دریافت کند؟

به همین دلیل بود که مجلس شورای اسلامی درصدد برآمد با تصویب قانونی، پرداخت هرگونه هزینه به فوتبال حرفه ای ایران از محل بودجه کل دولت و سایر منابع دولت را ممنوع کند و با تصویب این قانون برای جلوگیری از هدررفت پول مردم در فوتبال باشگاهی که افتخار قاره ای یا جهانی یا نشاط اجتماعی چندانی هم برای فوتبال ایران نداشته، فضا را برای تغییر این جو رقابتی که مدیران باشگاه های دولتی با پول دولتی برای خرید بازیکنان کم ارزش کورس می گذاشتند را شکست. سازمان لیگ برتر فوتبال هم هشدار داد باید قراردادها رسمی و زیر سقف قراداد و دارای مبلغ باشد و الا ثبت نمی شود و رقم ها نیز باید اعلام عمومی شود اما وقتی قرار است بالاتر از سقف قرارداد پرداخت شود، طبیعتاً یا مثل بسیاری از بازیکنان از اجرای قانونی که در تمام دنیا رعایت می شود، طفره می روند و رقم قراردادشان را ذکر نمی کنند و یا همان عدد سمبلیک درج شده در قراردادشان مطابق سقف قرارداد را ذکر می کنند که یک عدد فرمالیته است.

با این حال باشگاه ها با وجود بسته شدن راه های هزینه کرد سنگین از محل اعتبارات دولتی و دریافت گردش مالی باشگاه ها از سوی سازمان لیگ، راه های دررو جدیدی کشف کرده اند که بر اساس آن، بدون آنکه دست به بودجه رسمی بزنند، بازیکن میلیاردی می خرند و این بیشتر شامل حال باشگاه هایی می شود که هیچ نهادی توان نظارت بر آنها را ندارد. در روش جدید همزمان با عقد قرارداد، آنچه بیش از 420 میلیون تومان سقف قرارداد (با احتساب پاداش) در نظر گرفته شده و نمی توان به صورت رسمی پرداخت کرد، خارج از قرارداد و در قالب ملک اعم از آپارتمان یا ویلا و خودروهای مدل بالا پرداخت می شود و این ایام برخی بازیکنان و مربیان با این قاعده دارای خودروهای جدید و یا املاکی شده اند که مابقی رقم قراردادشان برای فصل بعد خواهد بود!

بر همین اساس، خبرها از پرداخت هایی به مراتب سنگین تر از فصل های پیشین و تا سه برابر سقف قرارداد بازیکنان حکایت دارد و در واقع در شرایطی که بسیاری از بازیکنان حتی 200 میلیون هم ارزش اقتصادی و فنی ندارند، با آنها 600 الی 800 میلیون تومان قرارداد بسته می شود و مثلا گویا یکی از فوتبالیست های مطرح که سال گذشته نیز رقم های کلانی در خصوصش مطرح بود با همین فرمول آپارتمان+سقف قرارداد، 870 میلیون تومان با یک باشگاه قرارداد بسته و دیگری که فصل پیش 680 میلیون دریافت کرده بود، این فصل 700 میلیون قرارداد بسته و یک مربی نسبتاً موفق نیز با افزایش 200 میلیون نسبت به قرارداد یک میلیارد تومانی سال گذشته، 1200 میلیون تومان مطالبه کرده که یک باشگاه به این درخواست پاسخ مثبت داده و نظایر اینها نیز شنیده می شود که حتی اگر کسری از این قراردادها منعقد شده باشد، با تفاسیر فوق، اتفاق خوشایندی نیست و البته اگر باشگاهی همچون سپاهان بخواهد سقف را رعایت کند به حال و روز وحشتناکی خواهد افتاد، که فصل بدی را پیش رو خواهد داشت.

در مملکتی که یک پروفسور به عنوان عالی ترین درجه علمی کشور در دانشگاه تهران به طور متوسط ماهیانه سه میلیون تومان حقوق دریافت می کند و با حدود 30 سال سابقه تحصیل و تدریس و راهنمایی تز صدها فوق لیسانس و دکترا، درآمدش از درآمد سالیانه یک بازیکن لیگ یک (و نه حتی لیگ برتر) کمتر است، چه فضیلتی برای سال های مدید ممارست برای رسیدن به عالی ترین مدارج علمی کشور که نسبت انگشت شماری می شود، باقی می ماند و چه آه جانسوزی در سینه بزرگان علم و فرهنگ ایران باقی خواهد ماند؟ حقیقتاً چرا باید یک مربی لمپن که همگان می دانند برخی از دستاوردهایش محصول چه فرآیندهایی بوده، در یک فصل که کمتر از یک سال هجری شمسی است، چند برابر درآمد یک عمر برجسته ترین دانشمندان داخلی، حقوق از باشگاه های دولتی دریافت کند و آیا با این نوع توزیع ثروت، امیدی به رسیدن به دورنمای علمی و فرهنگی درنظرگرفتن شده برای سال 1404 وجود خواهد داشت؟!

lمنبع:سایت خبری تحلیلی عصر ایران


نظر()

  




انسان نقطه ای است بین دو بی نهایت.  بی نهایت لجن و بی نهایت فرشته.



 



ای آزادی،



 



تو را دوست دارم، به تو نیازمندم،


به تو عشق می ورزم، بی تو زندگی دشواراست،


 بی تو من هم نیستم ؛ هستم ، اما من نیستم ؛


یک موجودی خواهم بود


توخالی ، پوک ، سرگردان ، بی امید ، سرد ، تلخ ، بیزار ،


 بدبین ، کینه دار ، عقده دار ، بیتاب ، بی روح ، بی دل ،


 بی روشنی ، بی شیرینی ، بی انتظار ، بیهوده ، منی بی تو


یعنی هیچ! …



ای آزادی،


 من از ستم بیزارم،


 از بند بیزارم،


 از زنجیر بیزارم،


 از زندان بیزارم،


از باید بیزارم،


 از هر چه و هر که تو را در بند می کشد بیزارم.


 


ای آزادی،


 


چه زندان ها برایت کشیده ام !


و چه زندان ها خواهم کشید و چه شکنجه ها تحمل کرده ام و چه شکنجه ها تحمل خواهم کرد.


اما خود را به استبداد نخواهم فروخت،


 


من پرورده ی آزادی ام، استادم علی است، مرد بی بیمو بی ضعف و پر صبر



و پیشوایم مصدق، مرد آزاد، مرد، که هفتاد سال برای آزادی نالید


 


من هرچه کنند، جز در هوای تو دم نخواهم زد.


اما، من به دانستن از تو نیازمندم، دریغ مکن، بگو هر لحظه کجایی چه می کنی؟


 نا بدانم آن لحظه کجا باشم، چه کنم؟ …


 


« دکتر علی شریعتی »

منبع:http://perspolic021.parsiblog.com


اولین دیدگاه را شما بگذارید

  

 
از شهرستان دهدشت کهگیلویه و بویر احمد به سمت روستای اندرون باید سه ساعت و نیم با یک خودروی مناسب راههای کوهستانی را بالا رفت. تازه اگر ماشین شاسی بلند یا پیکان سرحال پیدا شود باید بابت رفت و برگشت به روستا هشتاد هزار تومان پرداخت درغیر این صورت باید عطایش را به لقایش ببخشید.
روستانشینانی که در مناطق کوهستانی کهگیلویه و بویراحمد مجبورند برای عبور از رودخانه مارون و ارتباط با دنیای خارج، از تله کابینی دستی به نام گرگر استفاده کنند کم نیستند. بسیاری از آنها به جای انگشت به گرگر جان می‌دهند!

به گزارش مهر، وقتی خبر قطع انگشتان روستاییان گاودانه به دلیل استفاده از تله کابین دستی "گرگر"  برای نخستین بار توسط خبرگزاری مهر منتشر شد شاید برخی تصور می کردند که این روستا تنها مکانی است که مردمش برای ارتباط با دنیای خارج از روستا مجبورند از رودخانه عریض مارون بگذرند و مرگ عزیزان و قطع انگشت کرایه استفاده آنها از تله کابین دستی (گرگر) باشد. اما گاودانه ای ها تنها روستاییانی با انگشتان بریده نیستند. روستاهای دیگری هم در مجاورت رودخانه عریض مارون قرار دارند که مجبورند برای عبور از این رودخانه و ارتباط با دنیای خارج از گرگر استفاده کنند برخی از این روستاها اندرون بیدانجیر و آبریز نام دارد.

از شهرستان دهدشت کهگیلویه و بویر احمد به سمت روستای اندرون باید سه ساعت و نیم با یک خودروی مناسب راههای کوهستانی را بالا رفت. تازه اگر ماشین شاسی بلند یا پیکان سرحال پیدا شود باید بابت رفت و برگشت به روستا هشتاد هزار تومان پرداخت درغیر این صورت باید عطایش را به لقایش ببخشید.

چهار ساعت به سمت داخل کوههای شهرستان دهدشت همان جایی که غیر از کوه و درختهای بلوط و دور از شهر، هیچ تکنولوژی دیگری را نمی بینی، خانه های کپرنشینان روستای اندرون بید انجیر و آبریز پیداست.


روستای اندرون 37 خانوار دارد. اغلب دامپرور و کشاورز هستند و خودشان همه مایحتاجشان را تهیه می کنند. روستای آبریز هم با جمعیت کمتری نسبت به اندرون در طرف دیگر رودخانه قرار دارد. این روستاییان نیز باید مانند اهالی روستای گاودانه برای گذر از رودخانه و رفتن به شهرستانهای دهدشت و لوداب از گرگر استفاده کنند.

آبریزی ها برای رفتن به شهرستان دهدشت و اندرونی ها برای رفتن به لوداب چاره ای ندارند جز اینکه از رودخانه رد شوند.

در این رفت و آمدها بودند و هستند بسیاری از روستاییانی که گرگر برای اینکه آنها را به طرف دیگر رودخانه برساند، یا انگشت دستشان را به یغما برد یا جانشان را.


تعداد فوت شدگان روستای اندرون بیشتر از نقص عضو شده هاست

اما تفاوت این روستا با روستای گاودانه در این است که اهالی اندرون دستان سالمتری دارند. چون به کودکانشان اجازه نمی دهند به تنهایی از این وسیله استفاده کنند اما در عوض تعداد افرادی که از بالای گرگر به داخل رودخانه افتاده و فوت کرده اند بیشتر از نقص عضو شده هاست.

با این حال مدتها پیش یکی از کودکان این روستا یک شبانه روز بین آسمان و زمین درست وسط رودخانه گیر کرده بود و کسی نمی توانست گرگر را به سمت دیگر رودخانه بکشاند از آن به بعد بود که روستایی ها یک طناب محکم به گرگر بستند تا اگر دوباره چنین اتفاقی افتاد، فرد دیگری طناب را بکشد و گرگر را به سوی دیگر رودخانه هدایت کند.

چون گرگر در مسیر رفت از روستای اندرون به سمت آبریز به دلیل شیب زیاد سریع حرکت می کند و بیشتر در همین موقع است که انگشتان دست روستاییان لابه لای چرخهایش گیر می کند اما در راه برگشت آنقدر کند می رود که باید افراد دیگر روستا به کمک فرد نشسته در گرگر بیاید.

برخی از افراد روستا برای اینکه مشکلات سوارشدن روی گرگر را نداشته باشند از داخل رودخانه رد شده اند اما چون جلبکهای کف رودخانه زیاد است، لیز خورده و با دست و پاهای شکسته به آن سو رسیده اند.


محمد طلا چرسی، عضو شورای روستای اندرون به خبرنگار مهر می گوید: هر از گاهی انگشتان دست روستاییان به وسیله  گرگر قطع می شود. خیلی از افراد بعد از اینکه این حادثه برایشان رخ داد از روستا به شهر مهاجرت کردند و بسیاری دیگر جزو مهمانان و عابرانی بودند که یا نقص عضو شدند و یا فوت کردند. بنابراین آمار دقیقی از افراد حادثه دیده وجود ندارد.


به گفته چرسی؛ 6 نفر در روستا باقی مانده اند که یا انگشت ندارند و یا انگشت دستشان زخمی شده است. اما حدود 12 نفر دیگر را تا جایی که مردم روستا می توانند به یاد بیاورند، یا از گرگر سقوط کرده اند و یا رودخانه مارون آنها را در خود غرق کرده است. سهراب 45 ساله، عین اله فرزند محمد علی، پسر گرجعلی،عین الله و سیف الله ، م‍‍ژگان فرزند عبدالکریم. سیفی، و یک زن برخی از افرادی هستند که جسدشان هنوز به خانه نرسیده است.

چرسی می گوید: اهالی این چند روستا فاصله زیادی با شهر دارند به همین دلیل فقط برای کارهای ضروری به شهر می روند. چون در این منطقه نه ماشینی هست که جاده های کوهستانی را تا شهر طی کند و نه کسی که بتواند این راه را پیاده برود و بیاید. به همین دلیل برخی از افراد این روستا مانند پیرمردها و پیرزنهای ناتوان هنوز شهر را ندیده اند.

 روستاییان خوزستان و چهارمحال هم از گرگر استفاده می کنند

اشکان رحیمی زاده، مدیرکل سازمان امور عشایر استان کهگیلویه و بویراحمد به خبرنگار مهر می گوید: سازمان امور عشایر سالها پیش در استانهای مختلف  برای رفت و آمد عشایر در مناطق صعب العبور تله کابین دستی نصب می کرد اما از حدود 17 سال پیش که من این سمت را بر عهده گرفتم به یاد ندارم گرگر جدیدی در مناطق صعب العبور نصب شده باشد.

وی با بیان اینکه هنوز بسیاری از روستانشینان در استانهای زاگرس نشین مانند کهگیلویه و بویراحمد، خوزستان و چهارمحال و بختیاری از گرگر استفاده می کنند می گوید: رسیدگی به عشایر به عهده سازمان امور عشایر بوده و هست اما رسیدگی به مسائلی از جمله مشکلات رفت و آمد آنها در مناطق صعب العبور عشایری که سالهاست روستانشین شده اند به امور روستاییان استانداری ها مربوط می شود.


تنها بشکه نفت روستاییان شهرستان دهدشت،مدتهاست خالی مانده است

اما مشکلات روستاییان آبریز و اندرون بیدانجیر تنها استفاده از گرگر و قربانی دادن به این تله کابین دستی نیست. به گفته عضو شورای روستای اندرون بیدانجیر؛ هفت سال پیش سازمان امور عشایر برای استفاده مردم از نفت یک بشکه بزرگ نزدیک میان دو روستای آبریز و اندرون قرار داد و هر زمستان آن را برای استفاده مردم پر از نفت می کرد اما مدتهاست که این بشکه دیگر رنگ نفت را به خود ندیده است چون راننده نفتکش می گفته راه خراب است و ماشین نمی تواند تا اینجا بیاید آن هم برای پر کردن فقط یک بشکه نفت!

از خانه بهداشت روستا فقط یک ساختمان خالی باقی مانده است

رئیس شورای روستای اندرون هم می گوید: تا چند سال پیش دختر خانمی در خانه بهداشت اینجا به داد مریضانمان می رسید اما او هم شوهر کرد و از اینجا رفت. بنابراین مدتهاست که از خانه بهداشت تنها یک ساختمان باقی مانده است این درحالی است که اگر مریضی را به شهر ببریم مسئولان بیمارستان می گویند باید دفترچه درمان شما توسط مسئول خانه بهداشت مهر زده شود!

کرامت خلیلی می گوید که این موضوع را از اداره بهداشت شهرستان دهدشت پیگیری کرده است اما آنها جواب داده اند که چون جمعیت روستا کم است نمی توانیم نیروی جایگزین برای روستا بفرستیم به همین دلیل پیرمردان و پیرزنان مریض روستا روی دستمان می مانند!

آب تصفیه خانه اندرون به مارگون می رود

در کنار رودخانه مارون و ما بین روستای آبریز و اندرون شرکت آب و فاضلاب استان کهگیلویه و بویراحمد کارگاه تصفیه آب را راه اندازی کرده است تا آب رودخانه مارون را برای استفاده مردم شهرستان لوداب و مارگون و بعد از آن برای روستای آبریز تصفیه کند برخی از روستاییان این محدوده در این کارگاه کار می کنند. اما حتی یک قطره هم از این آب تصفیه شده نصیب روستاییان اندرون که آن سوی رودخانه هستند نمی شود چون اداره آب و فاضلاب لوداب اعلام کرده که مسئولیت تهیه آب تصفیه شده روستای اندرون با شهرستان دهدشت است نه آنها!


کودکان این روستاییان برای پر کردن اوقات فراغتشان کمتر از تنقلات معمول شهری استفاده می کنند. بیشتر مدت سال اصلا میوه ای پیدا نمی کنند که بخورند چون در این منطقه درخت میوه کشت نمی شود.. اینجا فقط تا چشم کار می کند درخت بلوط است. این میوه سهم عمده ای در تغذیه روستاییان دارد به صورتی که نان بلوط قوت اصلی زندگی آنهاست.


عکس و گزارش از فاطیما کریمی
منبع :سایت عصر ایران

نظر()

  

مشخصات مدیر وبلاگ

ویرایش

دسته بندی موضوعی

ویرایش

لوگوی دوستان












ویرایش

دوستان

###@وطنم جزین@### مهندسین پلیمر .: شهر عشق :. عکس های عاشقانه روستای زیارتی وسیاحتی آبینه(آبنیه)باخرز رازهای موفقیت زندگی عشق گروه اینترنتی جرقه داتکو COMPUTER&NETWORK xXxXx کرجـــیـــهــا و البرزنشینها xXxXx متالورژی_دانلود فایل برای دانشجویان متالورژی (rikhtegari.com) MOHAMMAD.HAHSEMI86@YAHOO.COM مذهب عشق دهاتی مهندسی کشاورزی- علوم باغبانی ورودی 89 شرکت نمین فیلتر من هیچم خطوط شکسته ی یک ذهن دنیای واقعی دهیاری روستای آب باد دانشگاه سیستان وبلوچستان(زاهدان) دانشگاه تربیت مدرس تهران دکتر مهدی سقایی پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی گردشگری سازمان زمین شناسی واکتشا فات معدنی کشور بیابانها وکویرهای ایران آمار لحطه به لحظه جهان قبله یاب نشریه الکترونیکی دهکده دکتر چوبینه نقشه شهرها وروستاهای ایران دانستنی ها قطب علمی مطالعات وبرنامه ریزی روستایی دانشگاه تهران هم اکنون جمعیت ایران چقدر است؟ مرکز آمار ایران پیش بینی هوا خود را وزن کنید واز وضیعت چاقی ولاغری خود باخبر شوید زمین را زنده ببینید کوه های ایران بانک مقالات فارسی دانشکده جغرافیا دانشگاه تهران قطب امایش سرزمین دانشکده جغرافیا تهران موسسه جغرافیا دانشگاه تهران سازمان جهانی گردشگری مطالعات گردشگری طرح سرزمین موسسه طبیعت گردی کوچ میراث آریا جاذبه های گردشگری ایران هتل داریوش کیش جغرافیا وجهانگردی مرجع تخصصی گردشگری واکوتوریسم معرفی جاذبه های گردشگری ایران مناطق نمونه گردشگری ایران هتلداری ایران مقایسه بین کشورها مجلات رشد ساج انجمن ژئومورفولوژی ایران دانشگاه تهران دانشگاه شیراز شهرداری شیراز آیت اله جوادی آملی تابناک (بازتاب) بنیاد مسکن استان فارس بنیاد مسکن استان فارس شهرداری مرودشت مرکز تحقیقات و بررسی مسائل روستایی مجله علمی پژوهشی مدرس دانشگاه تربیت مدرس هواشناسی استان فارس مجله کانادایی جغرافیا انجمن جغرافیدانان آمریکا پژوهشگاه اطلاعات و مدارک علمی ایران تبدیل سالهای شمسی به میلادی رتبه بندی دانشگا های دنیا جی میل ایمیل آمار واطلاعات روستاهای کشور ایران داک دانلود کتاب کتابخانه مجازی ایران ترجمه آنلاین انگلیسی به فارسی ترافیک شهر تهران به صورت آنلاین شهرداری تهران شهرداری مشهد شهرداری شیراز شهرداری همدان شهرداری اصفهان شهرداری تبریز شبکه کتاب ایران شهرداری بیضا پایگاه اینترنتی دکتر زهرا احمدی پور دانشیار جغرافیای سیاسی دانشگ دانلود رایگان مقالات معماری پایگاه مقالات ایرانیان مدیریت مرجع شهری پرتال جامع جغرافیایی کشور استانداری فارس شهرداری مرودشت وزارت جهاد کشاورزی جهاد کشاورزی استان فارس سازمان مسکن و شهرسازی فارس مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن فرمانداری شهرستان مرودشت سازمان مرکزی تعاون روستایی ایران موسسه پژوهشهای برنامه ریزی کشاورزی و توسعه روستایی شبکه اطلاع رسانی گندم ایران شرکت عمران شهر جدید صدرا گوگل یاهو [جغرافیا و برنامه ریزی شهری نوین نقشه شهر های ایران پایگاه داده های علوم زمین کشور بخش جغرافی بانک اطلاعات سیستمهای اطلاعات جغرافیایی مرجع تخصصی شهرسازی ایران وزارت مسکن وشهرسازی پژوهش های شهری و روستایی (ناحیه ای) آشنایی با نرم افزار کلیاتی از ساج و محیط این نرم افزار فصلنامه برنامه ریزی شهری سازمان فضایی ایران ME&YOU نور
ویرایش

طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ