علوم انسانی خمیرمایه و عنصر سازنده و هدایتگر فرهنگ و تعیینکننده روابط سیاسی و اجتماعی هر کشور است. نقش فرهنگ در زندگی اجتماعی بشر به قدری بنیادی است که برخی از متخصصان، فرهنگ را عامل اصلی پویایی و دگرگونی اجتماعی دانستهاند. متخصصان توسعه نیز آن را به عنوان عنصری سرنوشتساز در توسعه جوامع به شمار میآورند. از آنجا که موفقیت هر نهاد در گرو سیاستگذاریهای دقیق و تعیین اهداف و برنامهریزی حسابشده برای رسیدن به آن اهداف است، کارگزاران جامعه نیز برای گسترش فرهنگ به برنامهریزی فرهنگی نیاز دارند. تدوین و تنظیم این برنامهها منوط به شناخت مشکلات و آگاهی از معضلات و کمبودها در عرصههای گوناگون است. این مهم با اجرای پژوهشهای عمیق و هدفمند از سوی مراکز تحقیقات علوم انسانی انجام شدنی است؛ پژوهشهایی که نتایج و دستاوردهای آن گرهگشای مشکلات فرهنگی و سیاسی کشور شود. این مراکز باید با تعیین اولویتهای دقیق خود به برنامهریزی صحیح پرداخته و پژوهشهای کارآمد و مفید را اجرا کنند.
اما یکی از عوامل رکود و انزوای علوم انسانی در جامعه کنونی ما، عدم کارایی و تأثیرگذاری آن در جامعه است. در جوامع غربی، همواره از معرفت متخصصان در سیاستگذاریها و تصمیمگیریها بهرهبرداری میشود. در امریکا در اوایل دهه ???? گروهی از چهرههای برجسته به اهمیت تأسیس نهادهایی متشکل از اقتصاددانان، دانشمندان علوم اجتماعی و مورخان جهت انجام بررسیهای عمیق در خصوص مسائل مربوط به سیاستگذاری عمومی پی برده و اعلام کردند که ایجاد یک محیط علمی که در آن استادان و محققان ملزم به تدریس نباشند و بتوانند وقت و انرژی خود را صرف انجام تحقیقات سودمند کنند، میتواند در تدوین سیاستهای کارآمد و سنجیده تأثیر فراوان داشته باشد. طرحها و پیشنهادهایی که از جانب این محققان به دولتمردان ارائه میشود میتواند به خوبی موجب بصیرت و راهنمایی دستاندرکاران شود. بر اساس این دیدگاه مؤسساتی همچون مؤسسه بنیاد راسل سیج در امریکا، مؤسسه سلطنتی مسائل بینالمللی، مؤسسه تدوین سیاستهای عمومی در انگلستان و مؤسسه کیل برای پژوهش در اقتصاد جهانی در آلمان تأسیس شدند. این مراکز با شناسایی و توصیف و صورتبندی دقیق موضوعات مورد نیاز به ارزیابی مسائل جاری و مسائل در شرف ظهور و ارائه دیدگاههای تحلیلگرایانه در خصوص آن دسته از سیاستهایی میپردازند که عاجلاً مورد توجه سیاستگذاران است. به طور کلی سیاستمداران برای تبیین و تداوم برنامههای خود نیازمند بهرهبرداری از نتایج فعالیت این گونه مراکزند.
در تاریخ کشور عزیز ما حضور کم و بیش اما چشمگیر برخی از فضلا و دانشمندان، در نقش وزیر یا مشاور، موجب تصمیمات خردمندانه حکومت میشده است. نقش مؤثر برمکیان در خلافت عباسی، خواجهنظامالملک در حکومت پهناور سلجوقیان و غزنویان، خواجه نصیرالدین در مشاورت هولاکوخان از دید هیچ مورخی پوشیده نمانده است. متفکران و پیشگامان دیگر نیز هر چند روابط مستقیمی با دستگاه حاکمه نداشتند اما کارایی و کارآمدی خود را در جامعه زمان خود به نحو احسن نشان دادند. آنها با درک مشکلات اقتصادی و فرهنگی و با انجام تحقیقات و تولیدات علمی به تأسیس مکتب و اندیشههای نو پرداختند. حکیم ملا صدرای شیرازی با توجه به رواج معارف دینی شیعه برای تحکیم و اشاعه صحیح آن به تبیین مبانی فلسفی و استدلالی مکتب تشیع پرداخت و کارآمدی فلسفه را در زدودن شک و ابهامات نشان داد و گام بزرگی در اعتلای فرهنگی دینی و شیعی این دیار برداشت.
امید است مسئولان مربوطه، به حمایت از مراکز تحقیق در جذب پژوهشگران فهیم و آگاه به نیازهای جامعه و ایجاد بستری مناسب برای فعالیت آنها بپردازند تا این مراکز با سیاستگذاری صحیح در اولویتبندی دقیق پژوهشی، زمینه تولید کالای معرفتی کارآمد و راهگشا را فراهم سازند و کارگزاران نظام در تدوین برنامههای کلان از آن بهره ببرند.
عناوین یادداشتهای وبلاگ
بایگانی
دوستان