از اروند تا جزیره مینو، با خاطرات جنوب
اروند رود خاطره ها
96 کیلومتر دورتر از خلیج فارس رودی قراردارد که مرز ایران و عراق را از هم جدا می سازد و مزارع کشاورزان را نیز سیراب می کند. اروندرود که از به هم پیوستن دجله و فرات حاصل می آید، در جنوب غربی خرمشهر، مردمان دو سوی مرز را از هم جدا می کند تا به بهترین شکل موقعیت استراتژیک خود را به رخ بکشاند. اروند رود پس از عبور از جنوب آبادان به خلیج فارس می ریزد . این رود که عرضش در بعضی نقاط به یک هزار متر نیز می رسد با عمق 9 تا 15 متری اش فرصت عبور کشتی ها و لنج های ماهیگیران را مهیا کرده است . اروند رود پس از عبور از مرز ایران فاصله 40 روستای حاشیه ای خود را می پیماید تا به خلیج فارس جاری بریزد. این رود که منطقه آزاد جنوب نیز به آن شهرت گرفته، سراسر جنوب خرمشهر را می پیماید تا با ائتلاف با کارون خلیج فارس را پرآب تر کند. اروند رود پس از طی تمام طول خرمشهر با رود کارون در هم می آمیزد و آب های جاری اش جایگاه مناسبی را برای بندر خرمشهر به وجود می آورد.
خرمشهر
خرمشهر نیز قسمتی دیگر از منطقه آزاد اروند را شکل می دهد . این شهر که در ضلع جنوبی خود، رود کارون را می بیند در جنوب غربی استان خوزستان واقع شده و فاصله آن تا آبادان ده کیلومتر و تا اهواز 130 کیلومتر است . مذهب مردم این منطقه شیعه است و گفت و گوی مردمان خرمشهر به زبان فارسی و عربی صورت می گیرد. وسعت خرمشهر نیز یک هزار و 902 کیلومتر مربع می رسد. کارون و اروند در حومه خرمشهر نخلستان های کشاورزان را آبیاری می کنند تا آنان بتوانند از دل این مزارع 75 نوع خرما به بار آورند.
شهرت عمده خرمشهر به زمانی بازمی گردد که سربازان دلیر ایرانی توانستند آن را در سال 1361 از چنگ دشمنان بعثی خارج سازند و به اشغال 575 روزه آن پایان دهند . مهم ترین یادگار جنگ که همچنان در این شهر استوار مانده، همان مسجدی است که پرچم کشورمان در میان گلوله های روی دیوار آن بر بالای گنبدش افراشته شد. این همان مسجدی بود که تصویر آن روی جلد بسیاری از نشریات داخلی و خارجی نقش بست و تلویزیون های جهانی شکوهش را برای مخاطبان خود بارها و بارها به تصویر کشیدند. از قرار معلوم قسمتی از خرمشهر نیز در منطقه آزاد اروند قرار می گیرد که بندر خرمشهر نیز جزیی از آن است .
بندر این شهر که در سال 1318 و به منظور پهلو گرفتن یک کشتی اقیانوس پیما در ساحل این شهر ساخته شد، هنوز هم پس از گذشت 66 سال و از سرگذراندن جنگی طولانی به حیات خود ادامه می دهد . این بندر که در جریان جنگ جهانی دوم 6 اسکله به آن افزوده شد، اکنون توان پهلو گیری 9 کشتی با تناژ 100 هزار تن را در خود می بیند و با طول اسکله 1350 متر از معدود بندرگاه های بین المللی کشور به شمار می رود.
راه آهن خرمشهر نیز از دیگر مزیت های این شهر جنوبی کشور به شمار می آید، چه آن که این خط آهن، جنوب کشور را به شمال متصل می کند و در آینده ای نزدیک تا آن سوی مرزها و بصره هم پیش می رود. رود کارون نیز با طول 855 کیلومتر طولانی ترین رود ایران است. این رود که در 4 کیلومتری اروند به دو شعبه با نام های بهمنشیر و کارون تقسیم می شود، فاصله 180 کیلومتری بین خرمشهر و اهواز را می پیماید .عمده مردمان خرمشهر را افرادی تشکیل می دهند که کسب و کارشان کشاورزی است . ارتفاع این شهر از سطح دریا 6/6 متر است و رطوبت سالیانه آن نیز در شرجی ترین روزها به 5/64 درصد و در روزهای معمولی به 1/22 درصد می رسد. بدین گونه شهری که از شرق به وسیله رودخانه های کارون و بهمنشیر و از جنوب به واسطه اروند رود محدود می شود، روزهای طاقت فرسایی را برای ساکنانش به همراه می آورد، زیرا تحمل گرمای 52 درجه سانتی گرادی تیرماه برای هر جنبنده ای بسیار دشوار است. بارش سالیانه 3/162 میلیمتری ، رودهای این شهر را همیشه پرآب نگاه می دارد و امکان کشاورزی را کماکان برای ساکنانش مهیا می کند. 68/68 در صد مردمان کرانه رود اروند از سواد خواندن و نوشتن برخوردارند که همین برای منطقه ای چنین جنگ زده موهبتی به شمار می آید.
مهمترین نقش در منطقه آزاد اروند بر عهده بندر خرمشهر و راه آسفالتی آن که تا مرز عراق امتداد می یابد گذارده شده و بدین گونه ترانزیت کالا رسالتی است که خرمشهر باید آن را در منطقه آزاد انجام دهد . از دیگر یادگارهای خرمشهر نیز می توان به پل آن اشاره کرد ، این پل که در طول 8 سال دفاع به دستور فرماندهان جنگ تا نیمه ها تخریب شد هم اکنون دوباره احیا شده تا وسیله عبور مردمان را از روی رودخانه کارون فراهم آورده باشد. طول این پل 616 متر و عرضش 8 متر است و شمال شهر را به جنوب متصل می کند. عملیات ساخت پل قدیم خرمشهر در سال 1338 آغاز شد و در سال 1349 به پایان رسید. هم اکنون در خرمشهر دو پل وجود دارد که یکی به پل قدیم و دیگری به پل جدید شهرت دارد.
جزیره مینو
جزیره مینو نیز بخش دیگری از منطقه آزاد اروند را در بر می گیرد. این جزیره زیبا که در جنوب غربی ترین نقطه خرمشهر واقع شده قصد دارد، در آینده ای نزدیک پذیرای گردشگران داخلی و خارجی باشد.
از قرار معلوم مسوولان منطقه آزاد اروند قصد دارند که مینو را به سرزمینی توریستی در دل منطقه آزاد بدل کنند، از این رو در اطراف آن هتل های در حال ساخت بسیاری دیده می شود . بدین گونه جمعیت 9 هزار و 400 نفری مینو در آینده ای نزدیک باید عهده دار مسوولیتی جدید شود . این جزیره که از سمت شرق ، غرب و جنوب به وسیله رودخانه اروند و از ضلع شمالی با رود جرف محصور می شود ، قدمتی 300 ساله را یدک می کشد.
نام سابق این جزیره صلبوخ بوده که در زبان عربی ریگ معنا می داده است، اما در سالهای پیش از انقلاب اسلامی، مینو نام نهاده شده و از آن ایام تاکنون نیز همین نام روی جزیره مینو باقی مانده است . حرارت متوسط این شهر 48 درجه سانتی گراد است و همین دما نیز فرصت رشد و نمو را به 7 هزار و 900 هکتار نخلستان این شهر می دهد.
16/44 درصد مردم مینو به کشاروزی می پردازند، زیرا بستر مناسبی نیز در شهر برای چنین فعالیتی مهیا است . کشاورزان مینو به مدد آب های شیرین فراوان پیرامون خود انواع محصولات زارعی همچون سبزیجات، یونجه، کاهو، بامیه، خیار چمبر و خرما را پرورش می دهند . پرورش دام نیز در مینو جایگاه خاصی دارد به طوری که در کل این جزیره در حدود 2 هزار راس دام زیست می کند ، که عمده آن نیز شامل گاو و گوساله ، گوسفند و گاومیش می شود . در جزیره مینو، 5 نهر جریان دارد که 2 تای آنها از رود جرف و 3 تای دیگر از اروند رود منشعب می شوند.
از جنوبی ترین نقطه جزیره مینو می توان به وضوح شهرهای مرزی عراق را مشاهده کرد و تنها حایل میان مردمان دو سوی مرز، رود اروند است . گردش در فضای اطراف جزیره مینو برای هر بیننده ای اعجاب آور است، چه آن که مرداب ها و نیزارهای این جزیره در تلاقی با نخلستان های سر به فلک کشیده، منظره خیرکننده ای را به وجود می آورده است. تمام حاشیه جزیره مینو به صورت جاده های خاکی تعریف شده است و بدین گونه، شهر که 3 میدان بیشتر ندارد به دو بخش 18/18 درصدی آسفالته و 81/18 در صدی خاکی تقسیم می شود . خانه های ساکنان مینو همگی در میان نخلستان ها ساخته شده و تمام ساکنان جزیره با یکدیگر نسبت قومی و قبیله ای دارند. رود اروند با مرغابی هایش فرصت مناسبی برای ساکنان به وجود آورده تا در ایام تعطیل به شکار بپردازند . اما بسیاری از مردمان مینو از حضور گرازها در این شهر مرزی بسیار گله مندند . آنان معتقدند که حضور این حیوان آسیب های بسیاری را به باغ هایشان وارد می آورد. روباه نیز از دیگر حیواناتی است که در میان نیزارهای این شهر به وفور یافت می شود .
بسیاری از ساکنان مینو را اعراب تشکیل می دهند و به همین سبب، زبان رایج مردمان شهر عربی است. گذر از آب اروند و دیدار اقوام، بزرگترین دلمشغولی مردمان دو سوی مرز را شکل می دهد، اما نکته ای که در جزیره مینو نگاه هر بازدیدکننده ای را به خود جلب می کند حضور تعداد بیشماری حسینیه در شهر است. فراوانی این اماکن مذهبی در مینو به گونه ای است که گاه در فاصله های 200 تا 300 متری نیز دو یا سه حسینیه دیده می شود . از قرار، هر قبیله ای در مینو یک حسینیه اختصاصی دارد و از همین رو است که تعداد آن در شهر از مغازه های فروش مایحتاج عمومی نیز فراتر می رود . مردمان مینو در ساخت این حسینیه ها کمال دقت و وسواس را به خرج می دهند، زیرا بسیاری از این اماکن مذهبی به شکلی مجلل تر و زیباتر از خانه های ساکنان ساخته شده اند. بدین شکل، ساکنان مذهبی مینو به اماکن مقدس خود عشق می ورزند . فارغ از حسینیه ها در مینو، یک مرکز آتش نشانی با یک اتومبیل و یک مرکز تلفن و درمانگاه نیز وجود دارد. ساکنان مینو نیز در این ایام روزها را به امید آینده می گذرانند، آنها راه اندازی منطقه آزاد را نظاره نشسته اند تا شاید زمین های آنان نیز گران شود.
آبادان
آبادان سومین بخشی از منطقه آزاد اروند را تشکیل می دهد . پالایشگاه آبادان قرار است بار صنعتی منطقه را به دوش بکشد . این پالایشگاه که تا چندین سال قبل به عنوان مطرح ترین مرکز نفتی منطقه شناخته می شد، اکنون قصد دارد جایگاه قبلی خود را باز پس گیرد. آبادان با مساحت 2796 کیلو متر مربع بین سه رودخانه اروند ، بهمنشیر و کارون محصور شده است . این شهر که در فاصله 15 کیلومتری خرمشهر واقع شده تا اهواز 127کیلومتر فاصله دارد. قدم زدن در میان کوچه ها و خیابان های آبادان یاد و خاطره جنگ را برای بازدیدکنندگان زنده می کند، زیرا هنوز هم در میان بسیاری از خیابان های آبادان با خانه هایی می توان برخورد کرد که اثرات جنگ در آن باقی مانده است . خانه های نیمه مخروبه که جای گلوله ها در آن باقی مانده ، خاطرات نبرد را برای همه زنده نگاه می دارد. اما مهمترین نکته ای که مردمان آبادان را از دیگر جنوبی ها متمایز می کند به نوع رفتار و پوشش آنان باز می گردد. ساکنان این شهر که قسمت عمده ای از آنان هم جوان هستند به نوع ظاهر خود بسیار اهمیت می دهند . شکل لباس جوانان منطقه به گونه ای است که انسان را به تعجب وامی دارد. مردم آبادان به جز نوع پوشش خود، به مساله دیگری نیز عشق می ورزند؛ آنها شدیدا به فوتبال علاقه دارند و همین سبب شده تا در هر کوی و برزنی شاهد فوتبال بازی کردن جوانان و نوجوانان با پای برهنه روی زمین های خاکی باشیم.
اما پالایشگاه آبادان، مهمترین نقطه اتکای این شهر جنوبی به شمار می آید. علت به وجود آمدن شهر آبادان به حضور همین پالایشگاه باز می گردد، زیرا بعد از احداث آن بسیاری از مهاجران از شهرهای دیگر به منظور کار کردن به آبادان قدم نهادند و شهری جدید را حول این پالایشگاه به وجود آوردند که بعد ها آبادان نام گرفت.
پالایشگاه آبادان تا سال 1324 به عنوان بزرگترین مرکز نفتی جهان فعالیت می کرد و بعد از آن بود که این مجموعه عظیم صنعتی سیر نزولی را پیش گرفت . این پالایشگاه تا سال 1330 در تصرف کامل انگلستان قرارداشت و نهضت ملی نفت بود که آنان را از این مجموعه بیرون راند. خانه های انگلیسی باقی مانده نیز حضور مردان آن سرزمین را در شهر نمایان می کند . اکنون، مسوولان منطقه آزاد اروند نگاه ویژه ای را به این پالایشگاه معطوف کرده اند. آنان قصد دارند از طریق گسترش فعالیت های پتروشیمی در منطقه، جایگاه این مجموعه را دوباره احیا کنند.
سینما رکس آبادان نیز از دیگر مکان های خاطره انگیز این شهر برشمرده می شود. البته از قرار معلوم خرابه های این سینمای تاریخی، سال گذشته دچار حریق شده بود و حالا دیگر هیچ چیز از آن باقی نمانده است و خیابان امیری آبادان دیگر حضور چنین مکانی را در خود شاهد نخواهد بود . سینما رکس آبادان همان محلی است که در سال 1357 موجبات کشته شدن 700 تن از مردم را فراهم کرد.
شلمچه
کمی آن سوتر از آبادان و در کنار نوار مرزی ایران و عراق منطقه ای قرار دارد که خاکش هر از چندگاهی میزبان مردمان عاشقی است که به عشق دیدار رشادت های سربازانشان به آن گام می گذارند. شلمچه همان نقطه ای از خاک ایران است که حضور در آن، انسان را به یاد مردان از خود گذشته وطن می اندازد. در این منطقه، یادگارهای بسیاری از آنان در محدوده چند کیلومتری حفظ می شود تا فرزندان آینده این مرز و بوم با سرک کشیدن در آن قدر خاکشان را بدانند.
شلمچه که از بلندی هایش بصره عراق به وضوع دیده می شود ، یادگاری از دوران 8 سال دفاع مقدس است . تانک ها و نفربرهای ایرانی و عراقی که بر روی خاکریزها متوقف شده اند از زمان فرماندهانی همچون جهان آرا به یادگار باقی مانده است . در ابتدایی ترین قسمت این منطقه برج دیدبانی است و در همین بلندی است که اوج دلاوری ها رخ عیان کرد. خاکریزها و سنگرهای خالی، انسان را به ژرفای دلیری مردانی که جانشان را در کف گرفته بوند فرو می برد. منطقه های مین گذاری شده خاطره رشادت آنانی که خود را بر روی مین می افکندند تا دیگران از روی از جنازه هاشان عبور کنند، در خیال زنده می کند . خاک اینجا بوی رشادت و شهادت می دهد. کمی آن طرف تر از شلمچه پرچم ایران در کنار مرز عراق افراشته شده تا مرز دو کشور مشخص شود. نیزارهای سوخته نیز در گرمای هوا اشک ها را در چشم خشک می کند.
عناوین یادداشتهای وبلاگ
بایگانی
دوستان