توسعه پایدار روستایی یکی از اهداف اساسی سیاست گذاری های کلان در همه کشورها و بخصوص در ایران است.چه توسعه پایدار یک مفهوم کلی و در ارتباط با ابعاد مختلف زندگی روستاییان و همچنین رابطه این ابعاد با محیط پیرامون می باشد.
در سیستم جدید مدیریتی کشور، مدیریت روستاها به شوراها و دهیاری ها سپرده شده است. مدیریت روستایی در فرایند توسعه روستایی یکپارچه و پایدار نقش اساسی دارد. مدیریت روستایی در واقع فرایند سازماندهی و هدایت جامعه و محیط روستایی از طریق شکل دادن به سازمان ها ونهادهاست. این سازمان ها و نهادها، ابزار یا وسایل تامین هدفهای جامعه روستایی هستند. هدفهایی که مردم آن را ترسیم میکنند و میپذیرند. همچنین مدیریت توسعه روستایی فرایند چندجانبهای است که شامل سه رکن مردم، دولت و نهادهای عمومی هستند. در این فرایند با مشارکت مردم و از طرق تشکیلات و سازمانهای روستایی برنامهها و طرحهای توسعه روستایی تدوین و اجرا گردیده و تحت نظارت و ارزشیابی قرار می گیرد(رضوانی،1383: 211).
مفهوم توسعه پایدار روستایی
توسعه یک مفهوم چند بعدی و دارای بار ارزشی است.یعنی توسعه جریانی است چند بعدی و پیچیده که در خود تجدید سازمان و سمت گیری متفاوت کل نظام اقتصادی- اجتماعی را به همراه دارد. علاوه بر افزایش و بهبود در میزان تولید و درآمد، شامل دگرگونی اساسی در ساخت های نهادی، اجتماعی، اداری و همچنین ایستارها و وجهه نظرهای عمومی مردم است، توسعه در بسیاری موارد حتی عادات و رسوم و عقاید مردم را نیز در بر می گیرد(lehman,1979:9 )(به نقل از ازکیا،1384: 27). این تعریف از توسعه بر بهبود و دگرگونی اساسی ساختارهای سنتی تاکید دارد اما مفهومی که باید مورد توجه قرار گیرد این است که توسعه و دگرگونی باید به گونه ای باشد تا همه ابعاد ساخت ها با همدیگر به وحدت رسیده و و نسل های آینده و محیط زیست در این توسعه لحاظ گردد. چیزی که در توسعه پایدار به آن توجه ویژه ای شده است.
توسعه پایدار روستایی عبارتست از وحدت میان ابعاداجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و زیست محیطی به منظور بالا بردن سطح معیشت و رفاه مردم روستایی است. در توسعه پایدار روستایی توجه به عوامل زیست محیطی از اهمیت بسیاری بر خوردار می باشد.
نقش شوراهای اسلامی و دهیاری ها در توسعه پایدار روستایی
تشکیل شوراهای اسلامی در نواحی روستایی، اقدامی بسیار موثر در فرایند مردم سالاری و مشارکت مردم در سرنوشت خویش محسوب می شود. در نواحی روستایی که در چند دهه اخیر خلا مدیریت وجود داشت، تشکیل شوراها وبه تبع آن تاسیس دهیاری اهمیت بسیار بیشتری نسبت به نواحی شهری دارد، چرا که شوراها توانسته اند خلا مدیریت را در روستاها پر کنند(رضوانی، 1383 :222). شوراهای اسلامی به عنوان یک نهاد قانون گذاری در مقیاس کوچک و محلی می توانند کمبود های موجود در روستای خویش را به خوبی شناخته و نسبت به آنها برنامه ریزی نمایندو حتی در انعکاس موانع و مشکلات توسعه روستای مربوطه را به شورای بخش می نمایندتا تصمیم گیری های لازم راجع به این مشکلات در رده های بالای مدیریتی انجام گیرد.
تشکیل شوراهای اسلامی روستایی اقدام بسیار موثر در فرایند مشارکت مردم در توسعه نواحی روستایی محسوب می شود، ولی از آنجا که شورا یک نهاد مشورتی و نظارتی است، بدون تشکیلات اجرایی ناقص است و نمی تواند وظایف خود را به انجام دهد، کما اینکه شوراهای اسلامی روستایی تشکیل شده در سال های اولیه بعد از پیروزی انقلاب نیز به دلیل نداشتن واحدهای اجرایی موفقیت چندانی نداشتند. خوشبختانه قانون گذار به این نکته مهم توجه داشته و در قانون شوراها ، تشکیل دهیاری را نیز پیش بینی کرده است( همان).
نقش مردم در توسعه پایدار روستایی
توسعه مفهومی است که درباره بهبود زندگی مردم مطرح می باشد و وابسته به مردم است.
توسعه روستایی فرایند افزایش انتخاب مردم، گسترش مشارکت مردم، تواناسازی مردم برای تصمیم گیری در شکل دهی فضای خویش، افزایش رفاه و خوشبختی، گسترش فرصت ها و ظرفیت های بالقوه، توانا سازی همه مردم بویژه زنان، فقرا، کشاورزان خرده پا و ... برای سازماندهی فضای خویش و توانا سازی برای انجام کار گروهی است( رکن الدین افتخاری،1382 ).
همه برنامه های توسعهای برای مردم و بهره مندی مردم انجام میگیرد به گونه ای که کانون توسعه مردم می باشد پس توسعه با مردم و برای مردم است. با توجه به ابعاد توسعه پایدار روستایی نقش مردم را در فرایند پایدار تغییرات ابعاد اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و زیست محیطی بسیار بالاست. چه اگر مردم به باور تغییر در این ابعاد دست یابند و در جهت استفاده از این تغییرات در جهت رفاه و افزایش بهره مندی خود استفاده نمایند می توان به یک توسعه پایدار امیدوار بود. بطور مثال اگر مردم به مسئله حفظ محیط زیست اهمیت نداده و در جهت آلودگی آب و خاک و تخریب محیط زیست عمل نمایند دیگر نمی توان از توسعه پایدار روستایی سخن گفت.
حرکت توسعه روستایی به سمت پیشرفت انسان ها و امکانات جهت گیری شده است. بنا بر این ایجاد این انگیزه در ساکنان منطقه که خودشان شروع به حرکت و ابداع نمایند ، یکی از شرط های اساسی و مهم است. یکی از ابزار نیل به این مقصود را می توان در تشکیل گروه های سازمان دهی شده مانند تعاونی های کشاورزی، شوراهای محلی و انجمن های روستایی یافت ابزاری که می تواند چندین هدف را دنبال کند. تشکیل این گروه ها برای اعضای آن ها این فایده را دارد که روش بهتری برای مراقبت از منافع آن هاست. در حالی که از سوی دیگر ، اعضای این گروه ها برای دولت و ارگان های وابسته به آن به مثابه مشاور، قابل دسترسی هستند(مهندسان مشاور از DHV هلند،1371).
نقش روابط تعاملی شورا و دهیاری و روستاییان در توسعه پایدار روستایی
با توجه به ابعاد توسعه پایدار روستایی و نقش محوری انسان در این فرایند، همکاری و تعامل بین مردم و شورا و دهیاری ضروری است. در توسعه پایدار نقش مردم و دهیاری و شورا باز شناخته شد. و برای رسیدن به این توسعه پایدار همکاری وتعامل مردم و شورا و دهیاری از اصول کلیدی به شمار می رود.با نگاهی به قانون وظایف و اختیارات شوراهای اسلامی نقش شورا در توسعه پایدار روستایی به خوبی مشخص است.از جمله در مواردی از قبیل:
- بررسی و شناخت کمبودها، نیازها و نارساییهای روستا و تهیه طرح ها و پیشنهادهای اصلاحی و عملی.
- جلب مشارکت و همکاری عمومی در امور فرهنگی ودینی.
- نظارت و پیگیری در اجرای طرح های عمرانی مخصوص روستا.
- همکاری با مسئولان برای احداث و اداره و بهره برداری از تاسیسات عمومی.
- شناسایی مشکلات فرهنگی، ورزشی و آموزشی روستاها و پیشنهاد به مسئولین.
- تلاش برای حفظ و نگهداری بناهای فرهنگی، ورزشی و هنری و گلزار شهدای روستا.
- همکاری در حفظ بناها وآثار تاریخی و محوطه های تاریخی- فرهنگی.
موارد فوق نقش شوراها را در توسعه روستایی نشان می دهد.
همچنین با مروری به وظایف دهیاری ها که به عنوان بازوی اجرایی شوراها مطرح می باشند نقش اینها نیز در توسعه روستا مشخص است.
دهیاری ها از بدو تشکیل تاکنون با استفاده از همیاری و مشارکت مردم و کمک های دولت به منظور رفع نیازمندی های عمومی، جمع آوری زباله، ارائه خدمات عمومی و توسعه معابر اقداماتی انجام داده اند.اجرای طرح هادی، برنامه خدمات عمومی و برنامه خدمات اجتماعی- اقتصادی، سه فعالیت عمده دهیاریها را تشکیل می دهد( رضوانی،1383: 230).
این سه فعالیت عمده دهیاری ها در چارچوب توسعه روستایی قرار می گیرند. همچنین در ماده 10قانون وظایف دهیار و دهیاری به وظایف دهیار در توسعه پایدار روستایی و اداره روستا به طور مبسوط پرداخته شده است.
در باز بینی وظایف و اختیارات شورا و دهیاری این نکته روشن می گردد که شوراها وظیفه شناخت و رسیدگی به مسائل جامعه روستایی را دارند و برای این کمبودها و مشکلات طرح و برنامه ای می ریزند و وظیفه دهیاری اجرای این مصوبات شورا و وظایف جانبی دیگری که قانونگذار بر عهده وی قرار داده است. در این هر دو وظایف می توان از همکاری و قابلیت های مردم استفاده کرد.
نتیجه گیری
اگر مقوله توسعه پایدار در رابطه بااثرات نامطلوب توسعه در اکولوژی و محیط زیست، توزیع نابرابر درآمد و فشارهای وارده بر منابع طبیعی و همچنین مقطعی بودن و عدم توانایی در تداوم روند توسعه و ...دانست(طالب،1376: 103-102). شوراها و دهیاری ها با توجه به وظایف خویش با راهنمایی و همکاری مردم، آنها را به سمت حفظ محیط زیست سوق داده و در زمینه توزیع نابرابر در آمد ها مردم را ترغیب به فعالیت های سودآور می کنند.نقش دهیاری ها و شورا در مدیریت توسعه روستایی به طور مشخص در وظایف آنها آورده شده است و مکانیسمی که باید این نهاد مدیریتی از آن استفاده نماید مشارکت خودجوش یا حسابگرانه مردم و استفاده از این نیروی تاثیر گذار است.
اگر زمینه های توسعه پایدار را در بخش های زیست محیطی، فعالیت های اقتصادی و فعالیت های اجتماعی و فرهنگی در نظر بگیریم در این بخش ها زمینه های همکاری وتعامل گسترده ای بین دهیاری، شورا و مردم می تواند برقرار باشد. چرا که زمینه فعالیت های فوق با مشارکت مردم و آموزش و کانالیزه کردن این نحو از مشارکت بسیار دست یافتنی و سهل است. مدیریت روستا می تواند با آموزش مردم و تشکیل گروه های مختلف محلی، NGO های محلی، تشکیل کمسیون های مختلف زمینه را برای توسعه پایدار فراهم نماید.همچنین از طریق فرهنگ سازی، ایجاد روحیه تعامل، تحمل مشارکت گروهی و ایجاد اعتماد به نفس برای روستاییان می تواند کارساز باشد. یعنی استفاده از مشارکت گسترده همه مردم در یک نظام مدیریتی مشارکتی و سیستمی با استفاده از امکانات دولت و مردم و همچنین تسهیلگری مدیران روستایی می باشد.
1- ازکیا، مصطفی (1384)، مقدمه ای بر جامعه شناسی توسعه روستایی، تهران،اطلاعات
2- رضوانی، محمد رضا (1383)، مقدمه ای بر برنامه ریزی توسعه روستایی در ایران، چاپ اول، تهران: نشر قومس.
3- رکن الدین افتخاری، عبدالرضا و بدری، سید علی(1382)، ارزیابی پیامدهای اقتصادی ادغام روستاها پس از حادثه زلزله از دیدگاه توسعه پایدار، فصلنامه مدرس، شماره 29،دانشگاه تربیت مدرس.
4- طالب، مهدی (1376)، مدیریت روستایی در ایران، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
5- مهندسین مشاور DHV از هلند (1375)، رهنمودهایی بر برنامه ریزی مراکز روستایی، جهاد سازندگی
منبع :/www.tarjomaan.blogfa.com
عناوین یادداشتهای وبلاگ
بایگانی
دوستان