چه بخواهیم و چه نخواهیم توسعه آرمانی جهانی شده و در اینکه یک گفتمان غربی است شک نداریم. پس نمیشود آن را طرد کرد و دلیلی هم برای آن وجود ندارد که اگر میشد و دلیلی داشت تا حالا طرد شده بود و آرمانی جهانی هم نشده بود. ولی اگر ما توسعه را به یکسان تعریف نموده و اهداف و وسایل یکسان و جهانشمول برای آن طرح نماییم، دچار جزمیت شدهایم و اگر قائل به دوران پست مدرن با ویزگیهای آن باشیم، دیگر نمیتوانیم کلان روایتی محض از توسعه داشته باشیم. باید به فلسفه رجوع کنیم. آن هم نه فلسفه روش که پیامدش عصر مدرن (با پروژه پیشرفت همیشگی و تسخیر جهان) بود بلکه به فلسفه از دیدهای دیگر نیاز داریم. فلسفه روش در معنایی، علم آنهم علم جدید یا فلسفه علم است و به قول کراکر علم نیز چیستی را در گذشته و حال و آینده توصیف میکند. تشخیص اینکه چه چیزی باید باشد، وظیفه اخلاق است. فلسفه اخلاق توسعه با توجه به بحث و سوال در مورد ذات توسعه، اخلاق در توسعه، پرسشهای هنجاری در مورد توسعه و ابزارها و اهداف آن، میتواند به عنوان بدیلی برای مطالعات توسعه متعارف باشد. همانطور که آمارتیاسن هم اذعان میکند و عمل میکند، نظریهپردازان توسعه باید در «گفتگوی اخلاقی» صریحی وارد شوند که در آن ارزشها و اصول اخلاقی بیان، دفاع و به کار بسته میشود. ما به اندازه نیاز به تجویز، به توصیف، تفسیر، تبیین و پیش بینی نیاز داریم. ما به اندازه نیاز به روابط علی به اهداف خوب نیاز داریم. کشورهای جهان سوم همچون ایران باید گفتمان و پویش ملی توسعه خود را مشخص نموده و اهداف و ابزارهای توسعه خود را تعریف و مشخص نمایند. توسعه حرکت از نقطهای به نقطه دیگر است از A به B . یعنی مجموعهای از گپهایی وجود دارد که توسعه در صدد پر کردن آنهاست یعنی توسعه همیشه به وضعیت مطلوب نظر دارد. کارگزاران توسعه همیشه باید کریتیکال بوده بصورتی که وضع موجود را نفی کرده و به دنبال برنامه ریزی و طرح وضعیت بهتری برای آینده باشند. رسیدن از A به B مستلزم استفاده از ظرفیتهای مکان ها و افراد انسانی است. پس توسعه فرایند تغییر، تحول، پیشرفت و آشکار و روشن نمودن موارد پنهان در انسانها و مکانها است. وقتی چنین ظرفیتهایی در مکانها و انسانها وجود دارد پس این پیشرفت حق مکانها و انسانهاست و توسعه نیز بازنمودن توانمندیهای انسانها و مکانها و تعامل بین اینها و همچنین بازکردن ظرفیتهای بالقوه اینهاست.چنین تعریفی از توسعه میتواند با شرایط جوامع منطبق باشد. توسعهای که از ظرفیتها و توانمندیهای خود مردم و مکانها استفاده میکند و اگر بتواند در گفتگوی اخلاقی نیز وارد شده و اهداف و ابزارهای توسعه را مورد ارزیابی هنجاری قرار داده در این صورت است که فلسفه اخلاق توسعه راه خود را یافته است.
- بحثهای توسعه ای این نوشتار (ظرفیتهای مکانها و انسانها) برگرفته از آرای دکتر رکنالدین افتخاری استاد برنامه ریزی روستایی تربیت مدرس است.