؛ایران سرزمینی با مساحت 1648195 کیلومترمربع و دارای 30 استان و 33 هزار شهر و روستاست، از این رو می طلبد که برنامه ریزی ها بر اساس پراکندگی جغرافیایی، اقلیمی و فرهنگی صورت گیرد.
در این برنامه ریزی ها نیازهای اساسی از جمله اشتغال، معیشت، درآمد و رفاه در تمام سطوح باید دیده شود.
حساسیت این امر به گونه ای است که در برنامه های توسعه اول تا چهارم به آن توجه ویژه شده است، اما متأسفانه چون اهداف آن برنامه ها به هر دلیل محقق نشده از این رو در سیاست های کلی برنامه پنجم توسعه بار دیگر مورد تأکید قرار گرفته و در قالب بند 15 مطرح شده است: «هویت بخشی به سیمای شهر و روستا، بازآفرینی و روزآمد سازی معماری ایرانی- اسلامی، رعایت معیارهای پیشرفته برای ایمنی بناها و استحکام ساخت و سازها».
وقتی بحث هویت بخشی شهر و روستا مطرح می شود منظور چیست؟ آیا با روند فعلی مهاجرت از روستا به شهر و خالی از سکنه شدن برخی روستاهای کشور، هویت بخشی به فضای روستا و شهر می تواند سبب مهاجرت معکوس شود؟
؛هویت روستایی حساس تر از هویت شهری
؛مهندس «مجید عبداللهی» مدیرکل دفتر عمران و توسعه روستایی سازمان شهرداری های کشور در این باره می گوید: به بحث هویت بخشی به سیما و کالبد شهر و روستا به طور خاص در بند 2 ماده 137 قانون برنامه سوم توسعه هم اشاره شده بود. در دیگر برنامه های توسعه نیز به این مهم پرداخته شده ولی اهداف مورد نظر محقق نشده است.وی می افزاید: ابتدا باید به لحاظ مفاهیم و مولفه هایی که در نظام برنامه ریزی شهری و روستایی وجود دارد، یک سری ضوابط و مقررات برای نما و منظر شهرها و روستاها تهیه شود.با آن که طرح های توسعه شهری قدمت طولانی در نظام توسعه شهری دارند، اما توجه به نماسازی و هویت بخشی به سیمای شهرها کم رنگ است. این طرح ها به عنوان سند توسعه شهری تلقی می شود. در طرح های هادی روستایی نیز که به عنوان سند توسعه روستاها مطرح اند ضرورت دارد که به حفظ هویت معماری اصیل ایرانی و اسلامی توجه شود.
به گفته مدیرکل دفتر عمران و توسعه روستایی سازمان شهرداری ها، نمی توان هم ساختار شهرها را با نظام سنتی گذشته اصلاح کرد و هم بر آن مدیریت کرد در حالی که باید به تناسب توسعه و الگوهایی که وجود دارد و با توجه به توسعه روزافزونی که در دنیا در حال وقوع است، نظام توسعه شهری و روستایی را با الگوها تطبیق داد. اما از طرفی باید دقت کرد که این تطابق الگوها مبتنی بر نظام سنتی، قواعد اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی کشور باشد.
مهندس «عبداللهی» حوزه روستایی را در بحث هویت بخشی و معماری بسیار حساس می داند و می گوید: در حوزه روستایی، باید به نظام سنتی و هویت معماری اصیل آن بسیار توجه شود زیرا کار در این حوزه بسیار حساس تر از حوزه شهری است به دلیل این که افرادی که در روستاها سکونت دارند، نسبت به شرایط زندگی و محیط خود بیشتر پای بند اصول هستند و به واقع یک نوع تعصب بومی- محلی در روستاها وجود دارد. از این رو صیانت از معماری بومی و سنتی حرکت های ویژه ای را می طلبد.
وی به راهکارهایی در این زمینه اشاره می کند و می گوید: باید برای نظام ساخت و ساز در روستاهای کشور، الگوهای معماری بومی و محلی را تعریف کنیم و آن ها را به کار بگیریم و ضوابط و مقررات مربوط به این امر در مورد منظر و نمای روستاها لحاظ شود و این اصول و ضوابط در اختیار افرادی که باید طرح های فرا دست توسعه روستایی را اجرایی کنند، قرار بگیرد.
مهندس «عبداللهی» تأکید می کند: در این شهرها نیز باید وزارت مسکن و شهرسازی مکلف شود که با همکاری دستگاه های مسئول به ویژه وزارت کشور و مراجع صدور پروانه ساختمان که شامل شهرداری ها و دهیاری ها می باشد، این ضوابط و مقررات را اجرایی کنند و در پروانه ساختمان این موارد ذکر شود.
در واقع نما و منظر شهری باید به یک الزام تبدیل شود تا همه این هماهنگی ها در هویت بخشی به شهرها اجرایی شود.
به گفته این کارشناس سازمان شهرداری ها، مسئولانی که تدوین کنندگان برنامه پنجم هستند باید تلاش کنند تا هر یک از سیاست های کلی این برنامه را به مواد قانونی عملیاتی تبدیل کنند و دستگاه های اجرایی را مکلف کنند یک سری الزامات را انجام دهند. همچنین برنامه هایی که تعریف می شوند باید به صورت کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت باشند و نیز طرح های تفضیلی و جامع شهری و طرح های هادی روستایی به طور دقیق در آن تعریف گنجانده شوند.
مهندس «عبداللهی» اظهار می دارد: توجه به این نکته ضروری است که باید در چارچوب ضوابط و مقررات بحث هویت بخشی، تعریف شود و ببینیم هویت بخشی چه معنایی دارد آیا فقط شکل «کالبدی» دارد و یا می تواند شکل اجتماعی هم به خود بگیرد و نقش مردم، مدیریت های محلی و شهرداری ها و معماری در این هویت بخشی چیست؟
؛روستاها فراموش شده اند
؛به گفته برخی مسئولان در فرآیند اجرایی همین طرح های نیم بند نیز روستاها نسبت به شهرها مورد بی مهری واقع شده اند.
مهندس «معتمد» رئیس یک شرکت مهندسی مشاور ساختمان و عضو کمیسیون عمران مجلس هفتم در این باره می گوید: در دهه گذشته اغلب روستاهای کشور در حال تخلیه بوده اند که این امر متأثر از عوامل مختلف است. توجه نکردن به بخش کشاورزی و وضعیت معیشتی روستاییان می تواند مهم ترین عامل باشد. همین امر باعث شده که روستاییان به عنوان کارگر در شهرها پراکنده باشند، اغلب جوانان از روستاها مهاجرت کردند و در حال حاضر فقط در روستاها زنان و مردان پیر و سالخورده سکونت دارند که نتوانسته اند از علایق خود دل بکنند.
وی اظهار می دارد: ساختار روستاهای کشور یک ساختار قدیمی، سنتی و فرسوده است و اکثر خانه های مسکونی با گل و خشت ساخته شده است که با زمین لرزه ای ضعیف تخریب می شود و متأسفانه بیشترین تلفات را در چنین حوادثی همین روستاها متحمل می شوند.
مهندس «معتمد» یادآور می شود: در بخش ساخت و ساز و زیر ساخت های روستایی آن عنایتی که به شهرها شده است متأسفانه به روستاها نشده و در هنگام وقوع حوادث غیرمترقبه دچار مشکل اساسی می شوند.
در واقع آن نگرش خاص به آینده در ساخت و ساز روستاها وجود ندارد و فقط دید بهره وری برای پیمانکاران و مشاوران و وزارت خانه ای که مسئول چنین ساخت و سازهایی است وجود دارد.
به گفته این عضو کمیسیون عمران مجلس گذشته، اگر به دنبال هویت بخشی به روستاها هستیم باید یک برنامه ریزی کارشناسی و منسجم در این زمینه داشته باشیم و ابتدا از خالی شدن روستاها از سکنه جلوگیری کنیم. در این برنامه باید به تأمین آب آشامیدنی، تأمین سرپناه با شرایط رفاهی، تأمین سوخت و گازرسانی و همچنین آموزش و بهداشت به قدر کافی توجه و به بخش کشاورزی به طور کامل پرداخته شود تا کشاورزان بتوانند امرار معاش خود را از این بخش به طور کامل داشته باشند تا هنگامی که چنین مواردی عملی نشود هویت بخشی به روستاها بی معنی خواهد بود.
مهندس «معتمد» به هویت بخشی شهرها اشاره می کند و می گوید: طرح جامع شهری نیز چندین سال است که تعریف شده اما دائما دست خوش تغییرات است، متأسفانه در بخش طرح های جامع شهری فاقد یک دیدگاه کارشناسانه هستیم که این موضوع به سوء مدیریت ها بر می گردد.
وی تأکید می کند تا هنگامی که دیدگاه درست کارشناسی و مدیریتی نداشته باشیم طرح های جامع شهری و هادی روستایی به نتیجه مطلوب نخواهد رسید.
؛اگر قوه مجریه بخواهد
؛برخی کارشناسان بر این باورند که مشکلی در مورد برنامه ریزی و تصویب قانون وجود ندارد، مشکل اصلی نحوه اجرای قوانین است.
دکتر «نوذر پور» رئیس هیئت مدیره جامعه مهندسان کشور و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در این باره می گوید: مجلس تمام احکام برنامه توسعه را تنظیم و قوانین مناسب برنامه را تصویب می کند، اما آن چه که باید در عمل اتفاق بیفتد به همت قوه مجریه وابسته است. اگر قوه مجریه تمایل به اجرایی شدن بندها و فصل های برنامه نداشته باشد، قطعا اهداف آن عملی نخواهد شد و بندها و فصل های آن بر روی کاغذ می ماند؛ هم چنان که شاهد هستیم برخی از مفاد برنامه چهارم توسعه هنوز بر روی کاغذ مانده است.
دکتر «نوذر پور» یادآور می شود: به هر حال برای انجام هر کاری جدای از سیاست گذاری ها و برنامه ریزی ها، سازمان دهی و هماهنگی برای انجام امور نیاز است و کنترل و هدایت هم باید به طور جدی در آن لحاظ شود.
وی می گوید: اگر قرار باشد که دولت ها برنامه های 5 ساله را نادیده بگیرند و یا آن ها را به صورت ناقص اجرا کنند و به مجلس نیز پاسخ گو نباشند، هرگز به این اهداف دست نخواهیم یافت.به عنوان مثال در برنامه چهارم توسعه دیده شده که ظرف مدت 10 سال 75 هزار هکتار بافت فرسوده در کشور بهسازی و نوسازی شود با توجه به این که 4 سال از مدت زمان لحاظ شده آن می گذرد اما طبق آمار وزارت مسکن و شهرسازی تنها 3 درصد کل بافت فرسوده بهسازی و نوسازی شده است که با این روند به صد سال زمان نیاز است تا این میزان بافت فرسوده کشور بهسازی و نوسازی شود.
به گفته این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، قانون برنامه توسعه کشور از سوی مجلس ارائه می شود و دولت باید آن برنامه را قبول داشته باشد و اگر نقدی بر برنامه دارد باید لایحه اصلاحی ارائه کند و گرنه باید به دستور برنامه توسعه عمل کند ولی متأسفانه این امر در برنامه چهارم توسعه صورت نگرفت و شاهد هستیم که دولت فرا برنامه ای عمل کرد. همان طور که قانون جامع شهرسازی باید در سال اول برنامه عملیاتی می شد ولی هنوز از اجرای آن خبری نیست.
دکتر «نوذر پور» تأکید می کند: مجلس باید علاوه بر قانون گذاری نظارت را جدی بگیرد، اگر در بحث نظارت جدی عمل نکند و اگر بر عملکرد دولت ها نظارت نداشته باشد و دولت ها را ملزم به پاسخ گویی نکند؛ قطعا اهداف برنامه پنجم توسعه نیز محقق نخواهد شد.
؛توجه ویژه به بخش کشاورزی
؛بنابراین مسلم است که بدون کنترل و کاهش روند مهاجرت از روستاها به شهرها، نمی توان در مورد برنامه های دیگر اقدامی کرد.
«حسین نژاد» عضو کمیته عمران شهری و روستایی کمیسیون عمران مجلس درباره این بند از سیاست های کلی برنامه پنجم توسعه اظهار می دارد: هویت بخشی به شهر و روستا نیاز به ساختار اصولی و مبتنی به نیازهای آن بخش دارد که در شهرها به این مسئله بیشتر توجه شده است اما به ساختار شهری به اندازه لازم و نه کافی پرداخته شده است.
وی می افزاید: در حوزه روستایی ابتدا باید به بحث اشتغال و توسعه آن توجه شود و در واقع اولویت ها بر این اساس گذاشته شود، وقتی جوان روستایی نیاز به اشتغال و درآمد دارد که در روستا وجود ندارد ناچار به مهاجرت می شود پس دیگر با مهاجرت روستاییان به شهرها چگونه می توانیم به این مقوله بپردازیم؟
«حسین نژاد» اظهار می دارد: ابتدا باید به بخش کشاورزی توجه ویژه ای داشت و در آن سرمایه گذاری و صنایع تبدیلی و تولیدی این بخش را تقویت کرد؛ بعد به هویت بخشی روستاها پرداخت؛ چون روستایی با ساختمان و نماهای شکیل وقتی در آن اشتغال و تولید وجود نداشته باشد به چه درد می خورد؟
این عضو کمیسیون عمران مجلس یادآور می شود: ابتدا باید حیات را در روستاها جاری کرد و سپس هویت بخشی به روستاها را بر اساس نیازهای منطقه ای، بومی و حفظ سنت ها، آداب و رسوم و فرهنگ آن منطقه مورد توجه قرار داد.
به هر حال توجه به این نکته ضروری است که هویت بخشی روستا و شهر آن چنان به هم آمیخته است که نمی توان یکی را بدون دیگری انجام داد و از آن مهم تر این که هویت بخشی به هر دو در گرو رونق بخشیدن دوباره به روستاها و زندگی روستایی است بنابراین باید با نگاهی ساختاری، کلی و واقع گرا به آن نگریست.
منبع :/www.ravy.ir